مربوط به تایپ قبلی...
همش بهم میگن بچه حرف نمیزنه یا مسخره میکنن بااینکه من مثلا از دهنم جز قربون صدقه برای بچه خواهرم درنمیاد
یکی دوبار گفتم حسمو میگن تو حساسی من همونقد ک دوسش داریم همونقدم دعواش میکنیم ازین حرفااااا...
بچه خودش خیلی بی ادبه بزرگم هست،ولی بمن میگه یه هفته بچت اینجا باشه درست میکنیم اخلاقو رفتارشو
یبا گف حرف نمیزنه گفتم چه توقعی داری فقط منم ک باهاش کلنجار میرم
هیچکدومشون تا حالا نشده باهاش یا بازی کنن یا حرف بزنن یا شعرو قصه بگن به بچم
گریه میکنه برای اینکه جیغ نکشه گوشی دستش میدادن😔
ولی من همیشه صدمو براشون میذاشتم همیشههههه😢

منی ک پسرم تو خونه خودمون حرف میزنه ولی وقتی میریم مهمونی یا خونه مامانم ب زبون خودش کلمه های نامفهوم میزنه مامانم اینام بهش تیکه میندازن بچت زبون باز نکرده ببرش دکتر بهش تخم کفتر بده هرجقد میگم بابا توخونه حرف میزنه نمیفهمن

چقد منی دقیقا منم صدمو برا بچه های خواهرم میزارم اونام منو دوس دارن تا این حد ولی خواهرم تا پسرمو میبینه بهش اخم میکنه یه بارم بغلش نکرده یا همش مسخرش میکنه مامانم فقط بچه های اون خواهرمو دوس داره اصلا بچه منو نمیخوان خواهرزادم خونه مامانمو خرابم کنن مامانم جیکش درنمیاد ولی بچه من دست ب یه چیزی بزنه زود سرش داد میکشه بابام بخاطر خاهرزادم هنوز اون بزرگ بود به بچم فوش داد خیلی ازشون ناراحتم بارها بهشون گفتم اونام میگن تو حساسی ما اینجوری نیستیم من یه ماه خونشون نرفتم اخرش خودشون اومدن دنبالم بیا اینجا

اینبار ک این حرفو زدن بگو البته از حق نگذریم تربیتتونو دارم میبینم خیلی توی درست کردن اخلاق و رفتار خوبین مثلا اگر بچتونو بدن دست من میذارمش سر کوچه کنار اشغالا اینقدر ک مودب و خوش صحبته

عزیزم خودت باید درست جوابشونو بدی تا بچت مورد تمسخر قرار نگیره

خب چرا هیچی نمیگه اینکه فقط من باهاش حرف نمی‌زنم برای همین حرف نیافتاده که حرف درستی نیست
هیچی نمیگه یا کم حرف میزنه