سلام مامانا
مجبور شدم با دخترم برم بیمارستان ملاقاتی کسی.
الان همش نگرانم نکنه دخترم مریض بشه چون تو بخش مخصوصا محیط بیمارستان آدم سرماخورده و مریض زیاد بود همش استرس دارمم

بیرون میموندیم بچه رو نگه میداشتی شوهرت میرفت بعد شوهرت نگه می‌داشت تو میرفتی .

یه هفته مامانم بیمارستان بستری بود هربار میرفتم شوهرم بچه رو تو ماشین نگه می‌داشت
بچه شما از هرکسی مهم تر

کلا اینکار درستی نیست که بچه وارد محیط بیمارستان بشه بخاطر عفونتهای بیمارستانی و ..‌‌
مادرشوهرم پاشو عمل کرد من نرفتم بیمارستان پیشش ناراحت هم شد گفت اینهمه ادم با یچه میومدن بیمارستان
من بهش گفتم حق با شماست ببخشید وظیفه من بود بیام ولی نمیتونستم دخترم رو بیارم تو اون محیط. بعدش رفتم خونه دیدنش

براش اسپری بینی بزن حتما

هیچی نمیشه عزیزم نگران نباش
نگرانی بیش از حد و وسواس فکری عامل اصلی بیماری ام اس در زنان هست لطفا مراقب افکار و تنش های فکریت باش
بچها بزرگ میشن نیازی ب این حجم از نگرانی نیست نهایتش خدایی نکرده سرما میخوره و خوب میشه چرا باید اینقد درگیر کنی خودت رو

خب چرا عزیزم
هیچی مهم‌تر از بچه نیس
ولی دیگ تکرار نشه😉😆

بیمار خودش چه مشکلی داشت بردیش؟

دیگه تموم شد بهش فکر نکن