سلام خانوما به قدری حالم بده که اصن خواب به چشمام نیومده
بچه برادرم هشت نه سالشه پسره
یه چند باری با دخترم تنها بودن که ما فک میکردیم کسی پیششوندهست مثلا مامانش ولی نبوده الان که چند وقتیه به دخترم جاهای خصوصی آموزش دادم اوایل گفت که فلانی جای خصوصیش فرق داره گفتم مگ دیدی یهو قیافه دخترم یه طور دیگ شد گفت آره دستشویی بود دیدم یا یه دفعه گفت داشت لباس عوض میکرد دیدم
ولی امشب که داشت باهام حرف میزد یهو گفت جای خصوصی نباید به هم دیگ مالید کار زشتیه گفتم مگ کی این کار رو میکرد گفت پیمان همون پسر
گفتم چطوری گفت مث حالت تکون تکون دادن بعدم گفت من خوابیده بودم اون این کارو میکرد
وای به لحظه انگار آب یخ ریختن روم نمی‌دونستم چه واکنشی باید نشون بدم
خانوما به نظرتون چیکار کنم چی به پسره بگم
وای بمیرم برا دخترم الان تازه متوجه شده که این کار کار رشتیه کاش زودتر گفته بودم اصلا فکرشو نمی‌کردم این طوری بشه
یعنی هر دفعه اونو میبینه چه حسی داره🥺🥺

۱۱ پاسخ

سلام خوبی. ببین بنظرم ب یک بهانه ای دخترت ببر دکتر.
بکو دکتر پسته خانما نگاه میکنه
که یک وقت پسته شون مریض نشه
جیششون نسوزه...
یک معاینه ببر
انشاالله چیزی نیست.


بعدم اگر بیای ب برادرت و زن برادرت بگی داستان در میارن.
بهتره ارتباط باهاشون محدود کنی
و کم کم موضوع از ذهن بچت دور کنی

دیگه تنهاشون نزار

جیزی بهش نگو ولی دخترتو هیچ جا تنها نزار

به نظرم دخترت زود یادش میره خیلی حساسیت نشون نده وگرنه کنجکاوتر میشه به زن داداشت بگو با بچه ش صحبت کنه دیگه بچه هارو اصلا باهم تنها نزارین

من از روزی ک فهمیدم بچم دختره نگران چنین اتفاقی براش بودم و هستم واقعا خیلی میترسم با پسری تنهاش بزارم یا جلوی کسی عوضش کنم 😶😶

عزیزم تو این سن این چیزا تو بچها دیده میشه همیشه
شما خیلی باید مداظب دخترت باشی و پیش هییییچکس نزاریش
جاییم ک میبری برا بازی دختر باشه
پیش مامانتم میزاری باید تاکید کنی جایی نبرش یا کسی اومد تو اتاق نرن

زیاد برای دخترت تکرار نکن ، چون شاید تو ذهنش این داستان رو بهش فکر کنه و براش مسئله بزرگش بشه ...ولی یجا بچه برادرت رو گیر بیار حسابی باهاش تند برخورد کن ، تهدیدش کن میتونی ازش شکایت کنی بزار بترسه
و اگر میتونی به زنداداشت بگو شبا مطعمن هستی بچه خوابه ! کارتو شروع میکنی؟!

اولاببخشی خانم من رک م.مقصرشمایی.دخترجماعت راباپسرنبایدتنهاگذاست.چون الان همه بچه ازمن توبهترمیدونن‌کوشی ماهواره مادرپدربی فکر.ولی عقل توچرابچترتنهاکلامیزاری تنهابره توکوچه یابره خونه کسیذچه کاری مهمترازیچه‌بعدش حتی پسرم بایدچهارچشمی مواظبش باشی.متاسفانه اگربری بگی به بردارت زن دداشت میشه داستانی دکترببرش خدای نکرده اتفاقی نباشه بعدچهارچشمی مواظبش دخترت باش.ولی روحیه دختربدخراب شده‌.

یه مدت دخترت اونو نبینه یادش می‌ره سعی کن اصلا دیگه در موردش حرف نزنی که بره توی ناخودآگاه مغزش
ولی خودت یه گوش زد کن به پسر داداشت اما به همسرت چیزی نگیا خدایی نکرده خون بپا میشه فقط خودت بگو و بعدش بگو دیگه طرف دختر من پیدات نشه عمه جان

ب نظر من اصلا چیزی نگو چون جز انکار و دعوا چیزی نداره اما دخترتم ببر دکتر و مراقبش باش حتی تو ی خونه هم نرن پنج دیقه جایی و اینکه با مشاور راجع ب دخترت صحبت کن

سلام عزیزم.دیگه هیچ وقت بچه تو تنها نزار

سوال های مرتبط

مامان ادرین مامان ادرین ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین اونای که بچه مهد کودکی دارن پیش یک
من یه مشکلی دارم که هنوز برطرف نشده
پسرمو فرستادم بهترین مهد مدیریتش خیلی خوبه ولی نمیدونم چرا کار جمع نمیکنه
پسرم که اول مهر رفت مربی داشت خوب بود مربیش تا این که بعد یکی دو هفته پسرم گفت جا مدادیم گم شده و وقتی پیگیری کردم دیدم یک هفتس که من لوازم ها رو تحویل دادم جا مدادی پسر گم شده خانمش هیچ کاری نکرده وبه مدیر گفتم پیگیری کرد پیدا کرد
پسر منم تنها یه مشکل داره اینه که نه توضیح میده اونجا چیکار میکنن وقتی هم بپرسی عصبی میشه میگه فقط دارم بازی می‌کنم در حالی که یکم از رفتارهاش فهمیدم مثلا شهر میخونن قصه میگه خانمش این حرفا حالا نمیدونم سر چه جریانی مربی پسرم بیرونش کردن یا رفته منم از اول مهر هیچ گروهی نزدن و هیچ فعالیتی ندیدم ازشون نمیدونم اصلا تو طول روز بچم چیکار میکنه چند بار رفتم به مدیر گفتم به معاونه گفتم هنوز هیچی به هیچی میگ اول سال یکم بهم ریختس اینا نمیدونم اصلا مربی پسرم کیه نمیگن چند بار رفتم فعلا که فایده ای نداشت مهر هم تموم شد خیلی ناراحتم بابت این قضیه حالا چیکار کنم
مامان 🌸زهرا+محمدحیدر مامان 🌸زهرا+محمدحیدر ۶ ماهگی
سلام دوستای خوبم ❌️مهم... این متن فقط یک ظن هست و قطعی نیست❌️دیشب رفته بودم دکتر مغز و اعصاب بخاطر سرگیجه هایی که ۴ سال و ۳ ماهه درگیرشم.. نوار مغز گرفت و فکر کنم داپلر عروق مغز و.. بود که گرفت شبیه دستگاه سونو بود پشت گوش و گیجگاهی و گردنم رو بررسی کرد
همسرم با من بود و اونجا حس کردم دکتر چیزی متوجه شد و به من نگفتن! چون کلا فضا یطور دیگه شد دکتر تا قبل انجام اونا با من خوب صحبت می‌کرد یهو انگار حس بد گرفت جواب سوالاتم رو درست نمی‌داد
همسرم رنگش پریده بود.. بعد گفتم خب دکتر حالا بگین من چمه علت سرگیجه هام همین تکون خوردن مایع میانی گوش هست؟ گفت نه.. تکون خوردن مایع میانی گوش نهایتا ۱ ماه فرد دچار سرگیجه میشه
نه ۴ سال!! همسرم گفت خب علتش چیه؟ دکتر گفت الان من یچیزی بگم و الکی نگرانتون کنم؟؟ حالا برید ام آر آی مغز رو انجام بدین ببنیم جواب اون چی میشه..
تو دلم خالی شد بدجووور و اون لحظه هم استرس گرفتم هم بغض حلقه اشک چشامو گرفت ولی فورا خودمو حفظ کردم حس کردم ممکنه خدای نکرده تو*مور چیزی باشه
ولی خب در نهایت داشتم برمیگشتیم دیدم عه حدود ۲ تومن بابت این نوارها دادیم چرا جوابو نداده؟! رفتم جواب رو بگیرم
منشی گفت عه ندادم
بعد فقط نوار مغز رو داد.. گفتم خب اون یکی؟ بلافاصله لبخند زد بهم گفت نه دیگه اون یکی پیش خودمون میمونه باید بدیم سازمان!!! همینطور با لبخند و با لحن سریع گفت نگران نباش چیزی نیست.... و دستشو حالت هدایت به بیرون داشت و خواست که فوری منو رد کنه
من یلحظه قفل کردم! مگه میشه پول بدیم بررسی رو آدم انجام بدن بعد جوابش رو ندن دستمون!