مامان آرتین👼🏻💙 مامان آرتین👼🏻💙 ۳ ماهگی
مامان محمدعلی مامان محمدعلی ۱۳ ماهگی
بچه هابیاین اینجا

میگم تو این دورو زمونه ادم ب هیچکی نمیتونه اعتماد کنهواقعا

یکی از آشناهای خانواده شوهرمو دیدم داشت می‌رفت خونه خواهرش بعد بهش گفتم بچه هاتو نمیبری گف پیش مادرشوهرمن ۲۰ روزه گفتم چرا مگ طوری شده و اینا خلاصه گف دارم طلاق میگیرم و بحث و باز کرد
انقد ناراحت بود
میگف عید داداشم اینا از شهرستان اومدن تونمون مهمونی شب و موندن
بعد میگف نصف شبی پاشدم ب شوهرم گبتم اب بیار بخورم میگف دیدم نیس بعد پنج دقیقه دراز کشیدم گفتم الان میاد میگم بهش میاره
میگف دیدم باز نیومد پاشدم رفتم توحال دیدم جای زنداداشمم خالیه
میگف رفتم حیاط دیدم برق دستشویی روشنه

بعد میکف مشکوک شدم رفتم جلو دستشویی دیدم صدای ناله زنداداشم میاد خودمو کنترل کردم فک کردم زنداداشم اومده دستشویی شوهرم خفتش کرده گفتم من ک بدبخت شدم بزار حداقل ابروی زنداداشم پیش داداشم نره زندگیشون خراب نشه داداشم بفهمه شوهرم با زنداداشم همچین کرده ابروش میره بزار تو یکوت من طلاق بگیرم میگف یهو شنیدم ک زنداداشم ناز میکرد براش و همش از حرفای رکیک استفاده میکرد میگف درو از اینور بستم روشون رفتم زنگ زدم پلیس اومد بعد داداشم میخاس جفتشونو بسوزونه میگف ابرومون تو محل رب

میگف الان بیست روزه ک از الاخون بالا خونم و دادگاهیم 😐😐

ینی انقد حالم بد شد چقد بعصی از زنا کثافتن و بعصی از مردا اشعال
ادم دزگ ب هیچ کس نمیتونه اعتماد کنه