مامان زهرا مامان زهرا ۹ ماهگی
مامان هناس مامان هناس ۳ سالگی
مامان مملی🤴 مامان مملی🤴 ۱۷ ماهگی
چون پرسیدین شوهرت ویس داده چی گفته گفتم اینا بگم یکی یکی نمیتونم تایپ کنم ویس داد گفت تو حتما یه چیزی هست که انقد نگرانی زن بابات زنگ بزنه حتما یه چیزایی میخواد بگه که من نمیدونم منم گفتم نه اینطور نیست تو همه چیو میدونی خانوادت نمیدونن بعدشم گفت که اره دیگه نمیخام بچه دار بشم چون تو رفتارت قبل از بچه دار شدن و بعد بچه دار شدن عوض شده حتما یه بچه دیگه بیاد بدتر هم میشه منم گفتم خودت مقصری که رفتی سراغ زن قبلیت و بهم محبت نمیکنی منم افسرده شدم بعدشم گفت که تو اگه فکر و خیال داری من بیشتر فکر و خیال دارم تو خودتو بزار جای من که یه بچه دیگه داری اسمشم تتو زدی روی سینه ت هر لحظه جلوی چشممه یه فرش هم ک مال سیسمونی بچم بوده بردم خونمون اونم میگه جلوی چشممه اونوقت تو رو تختی زن قبلی منو هفت تا سوراخ قایم کردی که جلوی چشمت نباشه منم گفتم تو از اول میدونستی من بچه دارم چرا همون موقع سفت و سخت جلوگیری نکردی چرا همون روز ک فهمیدی حامله ام نگفتی سقطش کن تا سه ماهگی هم ادای عاشقا رو درمیاوردی بعدشم ک دو دل شدی بازم گفتی دوستم داری خب همون موقع میگفتی دوسم نداری بچه رو مینداختم و از زندگی میرفتم الان یه بچه بیگناه رو به دنیا اوردم نه درست باهام رفتار میکنی نه محبت میکنی توقع داری منم حالم خوب باشه! گفتم اصلا بریم طلاق بگیریم من این زندگی رو نمیخام ک هم تو عذاب بکشی هم با رفتارت منو عذاب بدی اونم گفت من فعلا به فکر جدایی نیستم وگرنه برام کاری نداره مهریه هم که نداری راحت طلاقت میدم ولی بخاطر خانوادم زندگی میکنم چون اگه جدا بشیم اونا ناراحت میشن گفتم اگه حقایق رو در مورد من بدونن
مامان دوقلوها👩‍👧‍👧 مامان دوقلوها👩‍👧‍👧 ۱۷ ماهگی