مامان 𝓪𝓵𝓪 مامان 𝓪𝓵𝓪 ۳ سالگی
من دوست ندارم مشکلاتم رو بذارم اینجا اما واقعا کلسیو جز شما ندارم







چندباری تاپینگ گذاشتم در موردش
خانوما ما رابطمون فقط فقط خونمونه ، آغا چندین بار تو ماشینمون یکدونه کاندوم میدیدم هربار پرسیدم دست پیش گرفته پ جوری دعوا گرته ک من زبونم بسته شده
آغا دیروز رفتیم میوه بخریم من دستم گِلی بود رفتم بطری آب بردارم دستم بشورم دیدم بله باز کاندوم زیر صندلیه🤦‍♀️
ازش پرسیدم چرا ؟‌ما ک فقط تو خونه ایم چرا تو ماشینت داری آدمیه که تو کفشش ریگ داره و....... برگشته تو کل راه داد و بیداد که اره تو ب من شک داری شیر شک خوردی از خونه که در میام همه میکنم ومن همش ور دل توام و......ما دیگه هیچی نگفتیم
(*اینم بگم همکارش چون رابطه جنسی داشته تو محل کارش اخراج کردن احتمالش هست ایشونم سرو گوشش بجنبه )*
حالا خب رابطمون قطع کردم میترسم مریض بشم بخدا
و دلم میخاد به خانواده هامون بگم اماپدر مادر خودش پشت پسرشونن و حدود ۸۰ سالشونه
پدر خودمم که میگه من دخالتی نمیکنم تو زندگیتون خودتون مشکلتون جل کنید
حالا خود همسر که میگه من خطا نگردم و زیر بار نمیره
اینم اضافه کنم ۴ سال پیش خیانت جنسیشو ب چشمم دیدم
مامان ماهلین مامان ماهلین روزهای ابتدایی تولد
مامان عزیزان دل مامان مامان عزیزان دل مامان ۱۷ ماهگی