مامان نازنین مامان نازنین ۱۴ ماهگی
ولی میدونستم داداش دومش هیکلی نیس و فقط استخوان بندیش ازین شوهرمن پهن تره
یبارم نشسته بودیم آنقدر اعتماد بنفس کاذب دادن به شوهرم شوهرم اعتماد به سقف رو گذرونده داداش دومش گفت بهم فلانی تایید میکنی من استخوان بندی شانه هام پهنه؟ دیدم راست میگه خب گفتم آره 😔اونجا دیدم نه ضایعشون فقط شوهر منه اینم بگم خانواده بی فرهنگی داشتم که با کتک شوهرم دادن که داری ترشیده میشی ۱۶ سالت شده
دوسه روز پیش هردو کنار هم بودن با داداش دومش دیدم نه بابا سر اون از سر شوهرم بزرگه
دیگه دنیا رو سرم آوار شد
آخه آنقدر جثه اش کوچیکه
ماشاالله داداش خودم ۱۳ یالشه همقد و جثه شوهرمه
دیگه ببینید که زن داداش کوچیکش که از من بزرگه گفتم ها قدش از شوهرمن بلنده
من قدم ۱۷۰ قد شوهرم ۱۷۵ یه ذره پاشنه بلند بپوشم ازش بلند میشم و اینم با شانه کوچیک و کون کوچولوش و استخوان بندی ریزش کنارم راه میره
ازینور کلا ازش راضی نیستم ازینور وای وای اخلاقش از بس خانوادش اعتماد بنفس کاذب دادن که خودشو آنقدر بالا میبینه میگه ننش بهم وقتی این بچه بود یه کمری داشت بیا و ببین از شدت تپلی نمیتونست بشینه 😏واقعا اینم کیف میکنه کسی نیس بگه آخه نوزادیش چه ربطی ب الانش داره ولمون کنید توروخدا
بین خواهرو برادرش ریز و کوچولو اینه

وقتی پسردارشدم دعا کردم استخوان بندیش به دایی یا عموهاش بره
ولی خب بچممم لاغره تنش سلامت‌ باشد ان شاالله
مامان نازنین مامان نازنین ۱۴ ماهگی