مامان دخترم👧🏻🌈 مامان دخترم👧🏻🌈 هفته بیست‌وهشتم بارداری
دلم گرفته نمیدونستم واقعا کجا حرف بزنم لطفا بیاین درد و دل کنیم دختراا🙂❤️‍🩹
با یکی از بستگان شوهرم بخاطر مسائلی توی گذشته که من از دختر اون خانواده خوشم نمیومد قطع ارتباط بودیم نزدیک ۳ / ۴ سال
هفته ی پیش عقد یکی بچه هاش که پسرعموی شوهرم میشه دعوتمون کردن رفتیم ..
قبل از اینکه بریم من به شوهرم گفتم سختمه نمیتونم حالم بد میشه و خوشم نمیاد بیام اون خانواده مخصوصا دختر اون خانواده رو ببینم ولی شوهرم گفت پسرعمومه زشته اگر نرم قول میدم هیچ اتفاق ناراحت کننده ای نیوفته و بعد این همه چی مثل قبله و ما با کسی رفت و آمد نداریم رابطه ها مثل قبل میمونه کلا خیالمو بابا همه چی راحت کرده بود!
هفته پیش که رفتیم من یجا جای دیگه ایستاده بودم ولی داشتم نگاهش میکردم دم در محضر اول که به خواهره اون دختره (ک میشه دختر عموش) همونا ک من ازشون خوشم نمیاد دست داد بهش سلام کرد این ناراحتم کرد بدجور دلمو شکست
وقتی هم برگشتیم واسه این و چیزای دیگه گلایه کردم گفت بسه این مسخره بازیا من میخوام از این به بعد رابطم با همه خوب باشه با همه رفت و آمد معمولی داشته باشیم مثل همه زندگی‌ های معمولی...
گفت نمیگم همیشه ، گاهی اوقات یا مثلا دعوتی چیزی..
اول اینکه با سلام احوال پرسیش دست دادنش ناراحتم کرد:)
دوم اینکه زیر تموم قول ها و حرفاش که قبل اینکه بریم زد انقدر بهم اطمینان داده بود حالا ک من بهش میگم نمیتونم سختمه باهام حرف نمیزنه تازه اون طلبکاره... خیلی حالم بده😔
مامان ماهلین🌙تودلی💕 مامان ماهلین🌙تودلی💕 هفته بیست‌ویکم بارداری