مامان جوجه 🐣 مامان جوجه 🐣 ۱۴ ماهگی
سلام مامانا میخوام درد دل کنم باهاتون.......نمیدونم چکارکنم خیلی بیکارم تو خونه شوهرم اکثر وقتا سرکاره خانوادمم ی شهر دگه هستن اینجا فقط ی خاله داییم دارم بیشتر با خالم جورم صمیمی ولی هروز ک همو نمیبینیم سرتون دردنیارم ...خیلی دوست دارم یکاری انجام بدم هنری چیزی ولس اصلن حوصلش ندارمممم نم چرا چرخ خیاطی دارم ولی بلد نیستم دوخت کنم دیروز اینقدر دلم‌گرفته بود ک یکم سر شوهرم خالی کردم چونکه وقتی خونس مارو نمیبره بیرون ترجیح میده بیشتر خونه باشه اصلن اهل بیرون رفتن نسست وقتیم بهش میگم سویچ ماشین میده خودت برو بیرون 😭بش میگم من اینجام تنهام خانوادم نیستن توام هروقت بهت‌گفتم حوصله سررفته بیرون بریم یا خونه خانوادش منو میبره یا خونه خالم خستم شد دوس دارم مثل دوستام مجردی بگردم ولی نمیشه ن دوستی دارم ن چیزی این یمدت خیلی حس میکنم تنهامم اصلن نم چمه همش حس میکنم زود بچه‌اوردم زود ازدواج کردم بااینکه از ازدواجم راضیم از شوهرم راضیم هرچی خواستم برام انجام داد بچمم عاشقشم 😭😭😭دارم دیونه میشم بااین فکرااا
مامان ܦ̇ܝ̇ߺܥ‌‌وܦ̈ܙ‌🐥 مامان ܦ̇ܝ̇ߺܥ‌‌وܦ̈ܙ‌🐥 ۱۷ ماهگی