۱۱ پاسخ

اصلا مهم نباشه واست شیر بدی حرف میزنن ندی بازم حرف میزنن
من تا دوماه شیر خودم رو دادم بخاطر حساسیتش دیگه ندادم

کسی بیخود کنه بخواد دخالت کنه. مهم خودتی.شاید یکی دوس نداره شیر خودش بده ب مردم چه ربطی داره.با‌حرف مردم زندگی نکن.بیخیال باش

منم شیر نداشتم خیلی تلاش کردم دهنم سرویس شد .الان دیگ‌حونی ندارم برای بلند کردن حتی ی لیوان میخام شیر خشکم بدم بهش
کاری ب بقیه ندارم حرف مفت زیاده
وقتی با ضعیف شدنم مادر افسرده ای میشم براش ارزش ندارد پس

عزیزم اصلا ناراحت حرف مردم نباش هرکاری کنی حرف در میارند من که شیر خودمو میدم اطرافیانم همش میگن شیر خشکم بهش بده که تپل بشه، حالا شیر خشکش میدادم میگفتن وای شیر خودتو بده پس هرکاری به نظر خودت درسته و به صلاح بچته انجام بده

ببین قشنگ به یورت بگیرحرفاشونو،هیچ کسی تاکیید میکنم هیچ کسی نیست که بچتو از تو بیشتر دوست داشته باشه و مادریتو زیر سوال ببره قطعا تو بهترین هارو براش میخوای حرف بقیه مفته و دوزار ارزش شنیدن نداره چه برسه به فکر کردن،پسر منم شیر خشکیه

دلم میخواد همچین آدمایی رو خفه کنم😬 حتی اگه مادر عمدا به بچه شیرخشک بده بازم کسی نباید حرف مفت بزنه. به کسی ربط نداره مادر بچشو چه جوری بزرگ میکنه. هروقت یه شب با بچه پیشت بودن بعد باید به خودشون اجازه بدن زر مفت بزنن😬😬 ببخش اعصابم داغون میشه با حرفای دیگران

دیگه حالا تلاشتا کردی بیخیال .

ول کن عذاب وحدان نداشته باش مهم اینه تو براش بهترین مادری

تا دوهفته اول خیلی کم شیر میاد بعدش که هی شیر میدوشی و مک بزنه زیاد میشد.

بابا خیلی معذرت می خوام بیجا کردن نظر میدن ، دهن همه مادرهارو سرویس می کنن با این حرفها
انگار مادر بودن به این چیزها هست ول کن اصلا فکرشو نکن
تویی که انقدر فکرت درگیر شده یعنی یکی از بهترین مادرهای این دنیایی همین برای بچه تو کافیه نه به شیر خشکه نه چیز دیگه همین که انقدر به فکرشی یعنی خیلی مادر خوبی هستی به خودت افتخار کن

من ک تا دوماه شیر میدادم ولی آخرش بخاطر بیماریش مجبور شدم شیر خشک بدم

سوال های مرتبط

مامان کیاشا مامان کیاشا ۳ ماهگی
من تا بیست روزگی بیشتر ب پسرم شیر خودمو ندادم. شیرم خیلی کم بود بچم همش گشنه بود. بعد ک شیر خشک دادم دیگه کلا شیر خودمو اصلا ب پسرم ندادم. شیرک ندادم اصلا بعدش شیر توو سینم جمع نشد سینم سفت نشد رگ نکرد پر از شیرم دیگه نشد با اینکه حتی بعد از اینکه شیر نمیدادم فرص شیرافزا و سویق و اینا میخوردم. الان وقتی میام گهواره میبینم خانما میگن بچم اینجوری سینمو میگیره و اونجوری از سینم شیر میخوره خیلی ناراحت میشم و دلم میگیره. منم دوست داشتم خودم بتونم ب پسرم شیر بدم. گاهی وقتی سینمو میشورم تمیز میکنم میذارم دهن پسرم ک فقط حس اون اوایلا ک بهش شیر میدادم تکرار بشه ولی یکم میمکه تف میکنه ولش میکنه.چقد روزای اول زجر کشیدم سینم زخم میشد خون میومد میسوخت ولی بازم ب بچم شیر میدادم. همین ک زخمش خوب شد و دردش افتاد دیگه شیر توش نبود. حتی شب پنجم ک تب شیر کردم و مثلا شیر اومد توو سینم وقتی دوشیدم ب زور ی ت استکان ازش اومد☹️☹️☹️☹️چرا من نباید خودم ب بچم شیر بدم. خیلی ناراحتم خیــــــــلی. یجاهایی ک ازم میپرسن شیر خودتو میدی میگم نه احساس میکنم مامان بدی هستم خجالت میکشم😔
مامان مبین🤍🩵🤍 مامان مبین🤍🩵🤍 ۵ ماهگی
سلام اومدم یکم باهاتون حرف بزنم 🙃
من تو دوران بارداریم روزای خوبی نداشتم و خیلی حرص خوردم و خیلی ناراحت بودم برای خیلی مسائل خانودام .شوهرم و …..
خیلی با بچم حرف نمیزدم تو شکمم ک بود (خیلی عذاب وجدان دارم )
وقتیم ک ب دنیا اومد شیر نداشتم بعدم ک شیرم اومد خیلی کم بود و سیرش نمیکرد و بخاطر حرف مامانم ک شیر خشک بده شیر تو خوب نیست و مال من میپاشید و …از این حرفا من خیلی دل سرد شدم
بچه اولم بود و بی تجربه و مجبور بودم تا ۴۰ روز خونه مامانم بمونم (یه شهر دیگ ساکنن)… بابامم اخلاقی نداره خیلی حرف بیخود بهم میزد بچه داری بلد نیسی و ….
واقعا روزای سختی بود تا اینک سر ۵۰ روز اومدم اصفهان خونه خودم
الان بچم شیر خشک میخوره دلم میسوزه ک چرا شیر نداشتم چرا سینمو دیگ نگرفت الان حس میکنم هیچ وابستگی بهم نداره
خیلی داغونم وقتی باردار شدم گفتم لااقل یکی تو این دنیا میاد ک با بغل من اروم بشه ولی الان میگم بچه ام منا دوست نداره یا خیلی وابستم نیست
منم مثل بقیه میمونم براش 😔😭😭😭😭😭