۵ پاسخ

خب الان طفلک وابستکی داره بزرگتر شد نگاتونم نمیکنه مقایسه نکن لطفا هیچکی اندازه من با بچم اذیت نشدع از مقایسه بدم میاد

عزیزم بچتون تو اوج اضطراب جداییه.باید تحمل کنی و خیالش راحت کنی پیششی.ترجیحا تا وقتی این مدل بیشتر مکانهای آشنا باشه.مثلا خونتون مهمون بیاد تا اینکه برب جای جدید.من پسرم خونه خواهرم فقط گریه میکرد.ولی هزارتا آدم خونه خودم یا پدرشوهرم یا عمش (جاهایی که زهید میره از اول و میشناسه) اصلا اذیت نمیه و بغل هم‌نمیخوا د مسره دست هم میده بهشون.نباید احساس ناامنی کنن.

برعکس دخترمن فقط پیله خودمه
هرکارمیکنم که یکم فاصله بگیره اصلانمیشه

پسر منم همینه جای میریم حتی همسرم ی دیقه بره بنزین بزنه ماشین رو روی سرش میزاره

ابجی جان ‌درس خوبی شد ک از این ب بعد سعی کنی وابستگیشو‌کم کنی جوری ک صدمه نبینه

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱ سالگی
سلام . امروز یعنی هجده ماه و دوازده روزگی پسرم ، واکسن شو زدیم . قرار بود نزنم یا بعد از عید این کار رو انجام بدم . اما با راهنمایی مادرم و بعضی دوستان ، فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که این کار رو انجام بدم . چون این مدت خیلی میترسیدم و مضطرب بودم . باید با ترسم مواجه میشدم تا برطرف بشه و راحت بشم ‌. از طرفی به نفع بچه ام هست . چون واکسینه میشه و این خوبه . موقع تزریق خیلی ناراحت شدم چون بچه ام ترسیده بود خیلی گریه کرد . البته تقصیر کارمند بهداشت هم بود . چون خیلی کند بود و دست دست میکرد . به قول معروف فس فسو بود . باید سریع تر انجام میداد ، وسطش یه دور رفت از همکارش سوال پرسید ، حرفه ای نبود . متاسفم برای هر کسی که استخدامش کرده بود . چون دو تا آمپول هست یکی بازو یکی ران و یک قطره هم هست . سه مرحله داره . اینم هی طولش میداد ، اون لحظه کظم غیظ کردم اما دوست دارم بعدا برم و حسابی دعواش کنم از خجالتش در بیام . جالب این جا بود بقیه کارمندا میگفتن عیب نداره بچه گریه کنه زمان قدیم گریه بچه برای والدین مهم نبود ! مثل اینکه بچه اولته ( انگار بچه های بعدی مهم و عزیز نیستن به نظر اینا ! ) یعنی شما ببین سطح شعور کارمند های بهداشت رو ! پاره تن و بند جگر خودشون که نیست . انسانیت درست و حسابی هم ندارن که همه بچه ها رو دوست داشته باشند . خلاصه تموم شد ، بچه ام یکسره منو صدا میکرد . بغلش کردم و اومدیم بیرون . خیلی ازش مراقبت کردم و ادامه میدم تا کاملا حالش خوب بشه ان شاالله . خدا رو شکر به خیر گذشت . ترس نداشت .