۳ پاسخ

ببرش پیش یه سیدکه میدونی کارش خوبه سرکتاب براش بازکنه ترسش بریزه

دقیقادختره منم یه ذوره همین حالاتو داشت، حتی از نور خورشید که تو موکت پله میفتاد میترسید و از پله بالا نمیرفت. خود به خود خوب شد، الان دبگه چالشای دیگه ای باهاش داریم

((صدای جوشیدن کتری))

سوال های مرتبط