۱۱ پاسخ

عزیزم امروز برام از شهرستان مهمون اومده.خداشاهده از ظهر تا الان گریه کرده
نهار هم نخورده
😞بیچاره مهمونمون اصلا نگاش هم نمیکنه که این گریه نکنه

نه عزیزم سری میخنده

پسرمن از غریبه خوشش نمیاد و خودمم رو نمیدم که بره بغل غیر نزدیکانم‌...
.ولی رابطش با فامیل درجه یک خوبه و خوشحال میشه

ن دختر من خودشو دولت می‌کنه و دستاشو باز می‌کنه بره کول طرف
من بیشتر خجالت میکشم میگم مامان بذار طرف اول بگه بیا بعد برو
بعدم اگر طرف بغلش نکنه گریه می‌کنه و جیغ میزنه

دختر کوچیکه منم اینطوریه غریبه دیدنی سرشو میندازه پایین چنان علنی خجالت میکشه ها😑 البته برای آشناهام همینه فقط میچسبه به من ولی بزرگه از همون اول اجتماعی بود بغل همه میرفت الانم که دوسال و نیمشه با همه خوب ارتباط میگیره

دختر منم اولش اینجوریه ولی یکم که بگذره خجالتش میریزه

پسرمنم تازگیااینطورشده ترس یاخجالت نمیشه گفت قبلاهرکسیو که دیربه دیرمی دید میزدزیرگریه الان میادکنارخودم وتوبغلم نمیذاره منم تکون بخورم

والا پسر من منو ول می‌کنه می‌ره بغل غریبه 🤣

پسر منم ادم غریبه ببینه گریه میکنه

نه والا پسر من اینقد پر روحه هر کیو میبینه انگار یه عمر پیشش زندگی کرده

خجالتی نیست ترس از غریبه است عزیزم

سوال های مرتبط