۱۳ پاسخ

منم نگران بودم

خیلی زوده دختر من ی هفته مونده بود سه ماهگی تموم کنه زل میزد بهم

چند روزی یکجای پرجمعیت باش (خونه مادرت یا مادرشوهرت )و دائم باهاش صحبت کنید و تشویقش کنید ب خندیدن

مثلا یه جغجغه داره میبرم نزدیک صورتش میزنم چشماشو میبنده

نگران نشو خودش ماهش که برع بالا درست میشه
یه چیزی مث جغجغه بتکون تا صدا بده نگا میکنه
تو صورت ک خیلی کم نگا میکنه بزار بزژگتر شه
خندیدنم باهاش بازی کن تا آشنا بشه میخنده برات

شبا خواب بهم‌نمیفته انقد که فکر‌میکنم

نترسیا
بچه هارم مقایسه نکن شاید بچه تو ماه دیگه بهت واکنش بده دکترم که شکر خدا گفته چشاش سالمه حتما حوصله نداره

خدا از دهنت بشنوه

هیچی نیس هیچی همه مثل هک نیستن فرصت بده برات همه کار میکنه

خیلی دل نگرانم براش دعا عزیزم خیلی اذیت شدم تا دخترم اومد دنیا

ببین یک کمی دور تر بگیر که به صورت نخوره خودش ببینه ببین کنج کاوی می‌کنه که بگیره یانه اگه نکرد بی‌خیالی کرد بعدش ببر دکتر انشاالله که چیزی نیست

۱۳ روزش بود متخصص دیدش گفت چشماش سالمه
مثلا میزنم رو دماغش چشماشو میبنده ولی به صورتمون نگا نمیکنه

یک چیزی جلو صورتش بگیر ببین با دست میگیره خدا نکرده چشماش میبینه ناراحت نشی عزیزم گفتم ولی آدم می ترسه بعدش بچه اولین چیزی که می‌شناسه مادره

سوال های مرتبط