سلام خانم ها من چیکار کنم از دست این دخالت مادر شوهر زنگ زده میگه بچه گلوش و ریه اش عفونت کرده اون دفعه هم دکتر گفت اصلا از ریه هاش نیست اما اینا گیر دادن میگن از ریه هاشه حالا ۲۷ همین ماه میخام ببرمش مادرشوهره گفت یا من میام یا دخترم آخه اصلا به اینا ربطی نداره چی بگم بهش که دیگه فضولی و دخالت نکنه تو کارا من؟؟

بگو ممنون به فکرشین باشه میبرمش دکتر ، دکتر خاصیم نظرشونه درموردش بپرس شاید واقعا دکتر خوبی باشه بعدم نگو کی نوبت داری خودت و شوهرت برین پرسیدن بگو بردمش
بهشون بگو باشه که دلشون خوش بشه بالاخره به فکر بودن همچین حرفی زدن ولی کاری که صلاحه رو بکن

البته خوبه که اینقدر بچه تو دوست دارن و به فکرش هستنا
به خدا خیلی از مادرشوهرا اینطوری نیستن

بذار بیان خیالشون راحت بشه، فردا خدای نکرده ی اتفاق دیگ بیوفته میگن تو نذاشتی ما بیام بفهمیم چیه، اشکال نداره یبار بیان دیگ روزای دیگ خودت تنها برو و بهشون نگو ک کی میخای ببری دکتر

چیزی نگو بدون اینکه بگی خودت تنها ببرش دکتر غافلگیرشون کن
بعدم بگو گفتم مزاحم شما نشم

میخام ببرمش دکتر