۱۳ پاسخ

اتفاقاهمسر من قبل بارداریم بیشتروقتشو با دوست و رفیقاش بود ولی خداروشکر ازوقتی باردارشدم جوری عادتش دادم که یاد بگیره باید بیشتر وقتش رو با زن و بچش باشه

اصلا هم هیچی تموم نشده سعی کنین برنامه ریزی کنین من با تمام خستگیام تا همدیگه رو بوس نکنیم نمیشه تا پیشش نخوابم نمیشه غر میزنم پیشم هم می‌خوابیم تخت بچمون هم کنارمونه اصلا بچه هیچ تاثیری نمیزاره شما دارین تلقین میکنین من با کلی کار خونه و بچم و بارداری خیلی سخته ولی وقتی خونس سعی میکنم کاری نکن غیر از کارای بچه میشینم پیشش باهم حرف میزنیم ما قبل از بچه زندگیمون آنچه عاشقانه نبود الآنم نی ولی خودم تلاش میکنم عادتش بدم بچم کل زندگیم شده چون من همیشه تو خونه تنها اصلا وقتمو پر کرده 😍😍اصلا ناامید نشین

وای دقیقا
ما تا الان باید صدبار بوس وبغل میکردیم همو بعد میخوابیدیم
الان شوهرم اومد ی بوس کرد شب بخیر گفت گرفت خوابید منم منتظرم ببینم ساعت ۱،۲ بچم بخوابه غصم گرفته😑

وای اره من ی دقیقه نمیتونستم ازش دور بخوابم ولی الان خیلی بده

نی نی نمیزاره اصللللا

منم تازه واسه من دوتاس
😢😩

درکت میکنم اصلا دیگه نمیشه مثل اونوقتا بود تموم شدو رفت

منم همینطور همش درگیر بچه داری

منم خیلی دوووور شدم
قبلاً تا شب بخیر نمیگفتیم بوس و بغل نمیخوابیدیم الان هرکدوم جدا میخوابیم

وای منممم

منم خیلی دورم

چرا دور شدی خب

منم همینطور بچه نمیزاره ک

سوال های مرتبط