خانما ازترس دلهره دارم میمیرم دخترم تازه خوب شده سرماش فرستادم پیش دبستان دل تودلم نیست میترسم باز سرما نخوره ماسک هم زدم

دختر منم مریض بود بهتر شده امروز فرستادمش بره
چاره ای نیست نمیشه ک بچه رو قرنطینه کرد امسال نشه سال دیگه ک نمیشه نفرستاد مدرسه
توکل بر خدا خدا سلامت نگهشون داره

از ارو دسته مادرهای دلشوره ای هستم که به تنهایی بچه بزرگ کردم تنهایی بالاسر بچه هام بودم وفشار روحی بدی خوردم از همون زایمان اول چون تک تنها خودم همه چی رو کشیدم این حس بد رو مادرهایی بودن مثل من کشیدن

مریضی جزوی از رشد بچه هست کاریش نمیتونی بکنی،هر چی حساس تر بشی بیشتر و سخت تر مریض میشه

هیچ کس رو هم ندارم حرف بزنم دلم رو گرم کنه که مثبت فکر کنم مامانمم دربند این مسائل نیست بدردم بخوره انگار نه انگار دل جونم بالا میاد تا بیاد خونه
خوش به حال مادرایی که مادرشون دل گرمی دختر ونوه شون هستن و اب تودل دخترشون تکون نمیخوره
چه گناهی کردیم که دلگرمی نداریم که پا به پا دخترکمو بزرگ کنم خیالم راحت شه