۲ پاسخ

چرا سوالی به بچه می دن که اینجا باید ۱۵۰۰ نفر فکرامونو رو هم بریزیم بتونیم جواب بدیم آخه😂😂

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود روباهی بود در جنگلی که کمک کردن به حیوانات را خیلی دوست داشت در یکی از روز ها که روباه در جنگل قدم میزد و از روی پلی می‌گذشت که ناگهان صدایی از رودخانه توجه اورا به خود جلب کرد با دقت در رودخانه نگاه کرد سوسک کوچکی را دید که در آب های رودخانه شناور بود و میگفت کمک کمک روباه تصمیم گرفت که اورا نجات دهد دمش را در آب برد و از سوسک خواست تا با کمک دم او خود را به بالا بکشد
سوسک کوچک با کمک روباه نجات پیدا کرد و از روباه درحالی که داشت دم خودرا خشک میکرد تشکر کرد

سوال های مرتبط

مامان علی مامان علی ۲ سالگی
مامان پرتغال کوچولو مامان پرتغال کوچولو ۳ سالگی
مامان کنجد مامان کنجد ۲ سالگی