سلام مامانا مهربون و زحمت کش این از حال روز من یکی رو دارم رو پاهام میخوابونم یکی رو روی کریرش تکون میدم که بخوابه نمیدونم کی موهامو شونه کردم کی اصلا رفتم با این بچه ها پسرم سه سال نیمش هست از حسودی زیاد میاد میگه منو رو پاهاش بخوابمون که آبجی شو رو پاهام نزارم

عزیزم بهش مسئولیت بده و وقتی کوچولو خوابه حتما باهم وقت بگذرونید من وقتی دومی دنیا امد برادبزرگه هدیه گرفتیم و گفتیم داداشی برات خریده

خدا قوت بهت عزیزم ❤️

ماشاءالله خدا حفظشون کنه

دقیقا مثل دختر من نمیذاره
من خونه مامانمم هنوز

عیب نداره عزیزم میگذره این روزها هم خاطره میشه برات واقعادستت دردنکنه مامان زحمت کش قلب همه مامانای اینجاباهات🥰❤️❤️

دوتا پسر منم فاصله سنیشون همینقد بود ولی پسر اولیم داداششو خیلی دوست داشت اصلا اذیتش نمیکرد وقتی آروین گریه میکرد آرمین هم بغض میکرد میگفت مامان نزار گریه کنه. میزاشتمش تو گهواره همیشه خودش تکونش میداد تا میخوابید ولی بعد که آروین دوسه ساله شد خیلی دعوا میکردن با هم

واااای دقیقا منم شرایط توام.پسرم‌ سه سالشه دخترم پنج ماهه

خیلی خوب مستقل میشن

کاش بیشتر بینشون فاصله میدادی
من یه دونه پدرمو در اورده تو چی میکشی با دوتا
خدا قوت واقعا