۳ پاسخ

نباید پستونک و ازش بگیری باید کاری کنی زده بشه .من روز اول یکم‌ قیچی کردم زیاد نخورد پرتش کرد کنار شب خواست بهش دادم همونطوری خورد تا خوابش برد از دهنش درآوردم روز دوم نصف قیچی کردم نتونست بخوره دیگه هم بهش ندادم

یهو نمیشه ترک کرد،هانا که وحشتناک بهش وابسته بود
من اینکارو کردم
هر روز تایمی که میخاست و کم و کمتر کردم،کم کم از سرش یکم می افته،هروقت خواست حواسشو با یچی پرت کردم

سر پستونکو هر روز یه مقدار کم قیچی کردم دیدم این راه جواب نمیده باز همونجوری میخوردش

یبار ابلیمو زدم گذاشتم رو میز جلو چشمش،با ذوق گفت مامان شیشیم پیدا شد گفتم آخ جون برو بردار،گذاشت دهنش طعم ابلیمو میداد تف کرد 😂 هنگ کرد که این چیبود
گفتم عهههه دیدی انقدر خوردیش خراب شد تلخ شد چند بار این کارو کردم دیگه سمتش نرفت
حتی شب تو خواب پستونک میخاست ابلیمویی بهش میدادم که خب پرت میکرد و نمیخورد
در کنار این روش قصه میکفتم با عروسکاش نمایش بازی میکردیم راجب پستونک...


سعی کن جلو چشمش نزاری که کمتر ببینه و بخاد

تو اینستا یه روش دیدم اومد سر پستونک رو چید داد به بچه ديگه نگرفت

سوال های مرتبط

مامان نلین مامان نلین ۱ سالگی
مامانهایی که تونستید پستونک رو از بچه هاتون بگیرید لطفا تجربه هاتون رو بگید من دیگه گفتم کم کم پستونک رو هز دخترم بگیرم ولی خب موندم یکم دیگه هوا بهتر بشه که ببرمش بیرون پارک میدونم پروسه ی سختی رو باید بگذرونم از اونور ترس اینو دارم که نتونم تحمل کنم و بهش بازم پستونک رو بدم که این به نظرم خیلی اشتباه هستش تحقیقاتی که کردم میگن توی پروسه دندون در آوردن اگه باشه اینکار رو نکنید نلین هم چون اولین دندونش توی یکسالگی در اومده فعلا ۱۰ تا دندون داره و این پستونک خیلی توی پروسه ی دندون در آوردن کمکش می کنه دندونگیر اصلا از همون اول قبول نکرده نمیدونم بذارم آخر تابستون توی مهرماه یا توی خرداد ماه کم کم شروع کنم پستونک گرفتن رو نمیخام یهویی هم بگیرم در طی روز زیاد نمی خوره سرش هم گرم باشه یادش نمی افته به خاطر همین میگم در طی خواب شبش کم کنم با پستونک بخوابه ولی در طی ادامه خواب شبش بهش ندم اوف این پستونک گرفتن رو برای خودم غول کردم به نظرم خیلی پروسه ی سختی هستش که بچه ها آسیب نبینند
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
⭕تجربه از پستونک گرفتن آنیسا⭕
.
از روزی که شیشه و شیر رو قطع کردم انیسا بیشتر وابسته پستونکش شد اکثراا تو دهنش بود
یک هفته بود ک هی پستونک رو با دندوناشو میکشید و هوای داخلش خالی میشد هی پستونک میخریدم همین کارو میکرد
تا ی شب قبل اینک بخوابه اخرین پستونکش هم همین بلارو اورد سرش و بهش گفتم دیگ نیست باید همینو بخوری
همونجوری میخورد پستونک رو🤦🏻‍♂️
عصره روز بعد سر پستونک رو یکم قیچی کردم گذاشتم رو میز ناهارخوری یکی دوبار سراغشو گرف گفتم اونجاست برو بردار
دوبار خورد دید پاره‌س پرتش کرد
گفتم خراب شده دیگه برو بنداز سطل اشغال
رف انداخت و اومد کلی تشویقش کردم و خودشم برای خودش دست میزد
موقع خوابش که رسید یکم بهانه‌شو گرفت گفتم خودت انداختیش بیرون که برو بردار چونک میدونست کجا انداخته دیگ نرف سمتش
دیگ بدون پستونک خابید
اما من همون شب رفتم ی پستونک خریدم گذاشتم کنار اگر نصفه شب اذیت شد بدم بهش اما خداروشکر خابید تا صبح
روز بعدم یکم بهانه‌شو گرف گفتم برو بردار از جایی ک انداختی😂دیگ میرف دنبال بازیش
تا اینک دیگ کم کم فراموش کرد و موقع خواب هم بهانه‌شو نمیگیره
از وقتی ک شیشه و شیر رو گرفتم یک هفته گذشت پستونک رو گرفتم...
.
.
برای هیچکدوم اذیت نکرد خداروشکر
سوالی بود درخدمتم🌹