۱۶ پاسخ

مگ سوند چیه ک بترسی فقط یکم سوزش میده بعدش عادی میشه
آمپول کمر هم خودتو شل بگیری و تا حد ممکن خم کنی مثل آمپول ساده هست
درد بعد عمل هم بهت دارو میزنن و شیاف تحمل میکنی ده روز بعد هم بخیه میکشی درد بخیه هم تا زمانی هست ک نکشیدی اینم بیشتر سوزش دو سر بخیه هست
صحیح و سالمم دنیا میاد شیر هم خودشون تو اتاق عمل و ریکاوری و بخش میذارن سی‌نت رو دهنش و بعدشم آموزشی میدن یاد هم نگیری صدا میزنی باز بهت میگن

منم استرسی شدم الان دوساعته دارم بهش فکر میکنم 🤕

منم😞😞😞😞

الکی واسه خودمون غول نسازیم. اگه غول بود و عذاب آور و دردناک تا حالا میلیونها زن بچه دار نمیشدن و زاد و ولد متوقف میشد

والا مام همین مشکلا و استرسارو داریم. هیچی دیگه فقط دعا🤣

سوند اصلا درد نداره اتفاقا خیلی راحت میشی از اینکه دم به دقیقه دیگه مجبور نیستی بری دستشوی

ریلکس باش عادی

شنیدم پمپ درد خیلی کمک کننده هست

بهش فکر نکن‌

الهی خدا کمکمون کنه بسپر به خودش الهی بی هیچ اذیتی و به راحتی آب خوردن بگذره😍

هیچکدومش اندازه گریه بچه از درد کولیک و رفلاکس بدتر نیست🤦🏼‍♀️😭😭
سوند یه لحظه اس بعد کشیدنش هم دو سه بار ادرار کنی میسوزه بعدش اوکیه،سوزن بی حسی از امپولی که به باسن میزنن هزار برابر دردش کمتره،بعد بیحسی دردت با شیاف هم قابل تحمله تا۳-۴روز دراز شدن و بلند شدن سخته،بیای توی بخش شیرت هم میاد،ان شاالله صحیح و سالم نی نی نازتو بغل میگیری

اگه سزارینی اصلا نترس
اصلااااا مشکلی نداره برو به امید خدا زایمان کن

هیچ نگران نباش
از اون چیزی ک فکر میکنی راحتره
منم خیلی نگران بودم ولی واقعا اونجوری ک تصور میکنی نی

سلام عزیزم چند هفته ای که میخوای عمل کنی من 38 هفته ام هنوز بهم نامه ندادن سزارین سوم هست

سزاريني ؟

کی زایمانته؟

سوال های مرتبط

مامان همتا مامان همتا ۳ ماهگی
تجربه سزارین (2)
بعد من تو بچگی عمل قلب داشتم واسه همین دکتر گفت باید وایستیم تا متخصص قلب بیاد یه اکو قلب انجام بدیم .تو همین حین ۲تار به زور اومدن من و معاینه کردن و با همین معاینه درد کمرم گرفت .دیگه دکتر قلب اومد و اکو کرد گفت همه چی خوبه و با همون دستگاه یه سونو کردن که دیدن بچم هنوزم بریچه .بعد دیگه دکتر گفت کاراشو بکنید تا بریم اتاق عمل .دیگه اومدن سوند و برام وصل کنن اولش خیلی ترسیدم که خانومه گفت خودتو شل کن و نفس عمیق بکش همین کارو کردم و برام وصل کردن و اصلا درد و اینا نداشت فقط یه حس چندشی داشت همین
بعد که سوند و وصل کردن گفتن پاشو بریم اتاق عمل منم هی ترسم بیشتر و بیشتر می‌شد پاشدم بشینم رو ویلچر که سرگیجه داشتم و حالم خیلی بد بود و شب تولد امام علی من رفتم اتاق عمل همش میگفتم یا امام علی خودت برام پدری کن یا امام علی خودت مراقب دخترت باش 🥲
دیگه بردنم اتاق عمل و چندتا سوال پرسیدن و من و بردن اتاق عمل و رو تخت نشستم و مرتب هی فشارمو چک میکردن که رفت رو ۱۶ پرستارا و دکترا خیلی خوب بودن حرف میزدن باهام‌که استرسم کم بشه