سلام مامانا خدا قوت😍❤️⚘️
واییی دیگه خسته شدم از بس دنبال بچه دویدم ی چیز تو دهنش نکنه یا کار خطرناک نکنه امروز سه بار اشییا مختلف ازز دهنش کشیدم بیرون😐یکیش نخ پادری نمیدونم این ریشه هاشو چقدر کشیده بعد دیدم تو دهنشه نخ کشیدم شاید نزدیک ده سانت بود😫😐
دومی ی تییکه از بتن دم در اتاق خوابمون کنده شده هر سری جارو برقی میکشم ی تییکه کنده میشه ی سنگ اندازه نخود از اونجا پیدا کرده داشت میجوید دهنشو به زور باز کردم دیدم سنگه😐😐
سه اینکه الان خواب بود شیر درست کردم نشستم کنار دستش چایی ریخته بودم با قند و خرما خرما رو خوردم قند موند یادم رفت ی دونه ققند رو بردارم رفتم پوشکاشو جم کنم دیدم باز دستشو دهنش ی چیز سفید یه ذره از قند تو دهنش بود دستشم بود شستم اب کشی کردم ولی باز نگرانم😭😭😭میگم قند که خطرناک نیس بخوره؟؟؟
امیدوارم سنگ ریزه هم نخورده باشه این بچه تا بزرگشه من پیر میشم..
رومخ تر از همه شوهرمه ممیگه مراقب باش خودشو راحت کرده انگار فقط وظیفه منه بچه داری و مراقبت کردم...

۱۱ پاسخ

نه بابا قند خطرناک نیست میگن به بچه ندید که از مزه شیر بدش نیاد شیر بی مزه است

سالم باشن عیب نداره هرچی میخوان شیطونیی کنن 😍😍

اووووف نگو ک عقلم دیگه جوابگو نیست

سلام درخواستمو قبول کن

همه همینیم هر چیزی رو میذارن دهنشون همش باید دنبالشون باشیم اونوقت همسر میگه مراقب باش یه کلمه خودشو راحت میکنه تمام

قند اصلا اشکال نداره انقدر حساس نباش دکتر دختر من فوق تخصصه برای
داروهای بد مزه میگفت با قند بده🤣
بقیه موارد هم همه مثل همیم من انقدر رو منظم بودن خونه حساس بودم الان دیگه وا دادم🤭

خدا قوت . همه ما همینم دقیقا دختر منم کارای اینجوری میکنه هم باید بدوم دنبالش ‌ . شوهر منم همینه تازه اگه احیانا یکم نلا رو نگه داره بعدش لبچش آویزونه 🤣انگار من من فقط باید بچه رو نگه دارم اینقد که میشورم میسابم پوست دستم همه رفته

ای جونممم شیطون خانومه دیگه نه بابا اشکال نداره قنده دیگه یکم خورده من که همه جا بالش میزارم 😂😂😂😂

اوضاع منم همینه تو تنها نیستی طبیعیه همه داغونیم🤣 نه نگران نباش قند بد نیست اینقدر حساسیت به خرج میدیم فقط داریم داغون میشیم .

هر چی خطرناکه بر دار وضعیت هممون همنیه

نه عزیزم هیچی نمیشه نگران نباش

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۱۲ ماهگی
سلام مامانا چطورین 😔😔😔😔😭😭😭
ینی من از دیشب تا الان مردم
چقدر استرس کشیدم چقدر اذیت شدم تب حامی تا ۴۰/۷درجه رسیده بود داروها تبشو کم نکرد بعد یادم اومد ک ما شنبه رفتیم بالا خونه ی مادرشوهرم
مادربزرگه همسرمم اونجا بود برداشت ی بربری داد دست حامی منم حواسم نبود ی لحظه دیدم بچه اومد خودشو انداخت روم کبود شده بود نمیتونست نفس بکشه مادرشوهرم دستشو کرد تو دهنش بربری رو با دندون کنده بود قورت داده بود بعد اون روز همش بی حال بود غذا نمیخورد شیر نمیخورد علارقم میل باطنیم چون دیگه چاره ای نداشتم بردیمش پیش تُل گیر تا دست زد ب گلوش گفت ب این بچه بربری دادید گیر کرده ردش کرد
تبش اومد پایین رو ۳۷و۳۸درجه اس همچنان تب داره ولی دیگه ۴۰نیست خداروشکر😭😭😭😭😭😭
چقدر حسه بدیه ینی هزارتا فکر اومد تو سرم خدایا بچم چیزیش نشه ی وقت خدایی نکرده تشنج نکنه بدترین روز زندگیم بود😔😔خیلی مراقب نی نی هاتون باشید مخصوصا اونایی ک دندون دارن
خدا حال دیشب منو همسرمو نصیب دشمنم نکنه خیلی بده