۱۵ پاسخ

رفلاکس و کولیک رو ۹۹درصد بچه ها دارن
تا ۲. ۳. ماهگی درگیر میشی بعدش تموم میشه غصه نخور🌹🌹🌹

باز شدی
منم بخیه لبه پرینم باز شده 🫂😭

نگو اونجوری 🥺
منم همش دراز کش شیر میدادم ربطی ب اون نداره
بخیه هم اشکال نداره بزار دوباره بزنن بهتر
میدونم سخته ولی چاره چیه گلم ❤️

والا منم هردوتا بچمو دراز کشیده شیر دادم رفلاکسی نشدن . فکر نکنم ربطی داشته باشه . منم زایمان اولم بخیه ام داشت باز میشد مجبور بودم دراز بکشم

الهی عزیزم

الان تازس برو بخیه بزن تا جوش بخوره ... من بعد زایمان دخترم بخیه باز شد دیر رفتم اصلا فایده نداشت

ای بابا چرا ازاول درازکشیده نبودی مراقبت میکردی بخیه هاتو

سلام عزیزم خوبی
چرا دوباره بخیه😑

غصه نخور اکثر بچه ها رفلاکس دارن. خوابیده هم نبودی باز اینطوری میشد

وای چرااا

دقیقا منم همین اتفاق برام افتاد عزیزم صبور باش این روزا میگذره فقد مراقبت‌های لازم بکن ک زودی بهتر بشی
پسر منم رفلاکس گرفته عذاب وجدان دارم همین حرفو با خودم میزدم ولی میبینم تو گهواره خیلی از بچها رفلاکس دارن و طبیعیه

چرا بخیه کنن
منم هی فک میکنم بخیه هام باز شده

وای منم هنوز جای بخیه هام درد میکنه بعد ۲۰ روز
تازه بواسیرم زده بیرون ،، این یکی رو کجای دلم بذارم

ببخشید چرا دوباره بخیه کنن

چرا پاره شد طبیعی بودی یا سزارین

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان زودرس
سلام به مامانای من اومدم براتون تعریف کنم شاید به درد خورد
روز قبل زایمان دکتر بهم نامه داده بود که برم تو بیمارستان های نیمه خصوصی ،که ببینم منو قبول میکنن که عمل کنم چون ۳۶هفتهو۶روز میشدم فرداش
هر بیمارستانی که دکترم اونجا عمل می‌کرد قبولم نکردن گفتن خدایی نکرده اگه به دستگاه نیاز داشته باشه ما نداریم
رفتم پیش دکترم ماجرا رو براش گفتم که گفت من دیگه کاری ازم ساخته نیست ارجاعت میدم به یه دکتر دیگه منو فرستاد پیش اون بنده خدا
با ترس و لرز رفتم اونم قبول کرد گفت باید از امشب بستری بشی تا عملت کنم گفتم باشه برم خونه دوش بگیرم میرم اومدم خونه دوش گرفتم تمیز کردم رفتم بستری بشم که دعوام کردن چرا دور اومدی پرونده تشکیل دادن من بستری شدم گفت از ۱۲هم هیچی نخور
فردا صبح شد رفتم اتاق عمل نشستم تا نوبتم شد از ۸صبح رفتم تا ۲بعذ از ظهر
رفتم خوابیدم رو تخت اتاق عمل سرم برام وصل کرد این وسایل نوار قلب و فشار خون رو هم نصب کرد نشستم گفت خودت آزاد بگیر هر کار میکردم نمیتونستم اونم مجبور میشد درش بیاره دوباره بکنه تو کمرم به محضی زد خوابیدم
از بس از آمپول میترسم استرس داشتم خیلی بد بود
و این باعث شد به بچم آسیب بزنم
عمل شروع شد چون ۳۶هفته بودم بچه بالا بود چسبیده
انقدر زدن سر دلم تا کنده شد
بقیشو بزارین برای فردا که جالبتر میشه😘❤️