وای حس وحشتناکیه بخدا که مادر هم آسیب روحی میبینه من بچم خیلی وابسته بود . فقط زیر سینه میخابید خارج رحم بارداربودم بستری شدم دوشب بچم پیشم نبود زنگ میزدم به عمه بیشعورش نمیاورد شیرش بدم عصر روز دوم متروتروکسات تزریق کردن و گفتن بخاطر عوارض شدید نمیتونی دیگه شیر بدی بطرز وحشتناکی دوروزه شیرم خشک شد. شب سوم بچمو گرفتم انقدر گریه میکرد شیرمیخاست نمیتونستم بدم چه عذابی کشیدم بخدا الانم یادم میاد اشک میریزم. کثافت حتی برای آخرین بار نیاوردبچمو سیر شیر کنم بچم گریه میکرد شیرمیخاست هنوز ولی بردنش گفت شوهرم پایین منتظره دعوامیکنه. من خیلییییی اذیت شدم هم جنینمو از دست دادم هم پسرم ۴ماه زودتر از شیرمحروم شد. هم پدرشوهرم پسرخاندمو برد و دیگه اجازه نداد من براش مادری کنم.هیچکس قدّ من عذاب نکشیده. خدانصیب گرگ بیابون نکنه
خوش ب حالت
طبیعیه میگذره عزیزم
من اولش خیلی اذیت نشدم اما یه ماه اینا بعدش انگار افسرده شدم هی نگاش میکردم گریه میکردم حالا همیشه جنگ داریم با این فسقل خان😅ولی اون روزا خیلی اذیت شدم خداروشکر گذشت اونم
کاش هیچوق بزرگ نمیشدن من دلم میخاد همونجور شیرخوار بمونن
خوب میشی یکم بعد
وای کاملا درکت میکنم 🥲😭
من واقعا تو تو سه چهار ماه عذاب کشیدم گریه کردم افسردگی گرفتم با اینکه دائم بهم چسبیده بود و اذیت میشدم میخواستم زودتر از سینه بگیرمش ولی بعد با حس عذاب وجدان شدیدی روبهرو شدم😭
هنوز بعضی وقتا فک میکنم دلم میگیره
منی که تا ۴۰ روز دوشیدم بهش دادم اصلا سینه مو نگرفت چی بگم😢
خیلی بهش شیر دادی ک عزیزم
بدترین حسه من خیلی ناراحت بودم همش گریم میگدفت اصلا افسرده شده بودم حال هچی نداشتم خداروشکر گذشت دختر من خیلی وابسته بود ولی خیلی راحت کنار اومد اینش عذابم میداد
ای جان عزیزممممم
کاملا درکت میکنممممم
ازشیرک میگیریمشون حس عذاب وجدان داریم نبایداینطورفک کنیم🥹
باشیردادن به اونا ب خودمون ظلم کردیم.
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.