۵ پاسخ

پسر من براش فلفل زدم یکم خیسش کردم ریختم یکم روش خوردش انداخت بیرون بازم خواست دادمش دیگه نزاشت دهنش پرتش کرد ی دوروز گریه میکرد موقع خواب دیگ کم کم عادت کرد و نخواست تموم شد سخت بود ولی راحت شدم درسته فلفل بده ولی چاره ایی نداشتم جز این سریع ولش کرد راحت شد ومنم راحت شدم انشالله ک بچتون راحت ول میکنه🙏

من پسرمو از شیر اینطوری گرفتم تدریجی ک کردم وعده شبو با تلخک گرفتم زود کنار اومد ولی یه ماه طول کشید تا بدون شیر بتونه راحت بهوابه

دختر منم وحشتناک به پستونک وابسته اس فوبیای از پستونک گرفتن دارم 😭😭😭
انشالله دم عید هوا گرم بشه بتونم ببرم بیرون بلکی یکم حواسش پرت شه

من گفتم گم شده با هم دنبالش گشتیم که متوجه شه گم شده هر بار موقع خواب میگفت ممه منم میگفتم گم شده دیگه دنبالش و نگرفت

من سر پستونک بچمو بریدم و گفتم پیشی ( عروسکش ) گازش گرفته کنده دیگه نخورد ولی دوشب تو خواب بهونه گرفت الانم خداروشکر ترک کرده هی میره پستونکشو برمیداره میذاره دهن پیشی
بنظرم تلخک و فلفل خوب نیس گناه دارن بچه ها باید با یه روشی گولشون زد تا از سرشون بیفته

سوال های مرتبط

مامان سهیل🐣🥑 مامان سهیل🐣🥑 ۲ سالگی
امروز ۳ روز میشه ک گل پسر🍼 تو ترک شیشه است. خداروشکر ک دیشب راحت خابیدو بهونه ای نگرف. من همه کار کردم ک شیشه رو نخوره سرشو قیچی کردم فایده نداشت بازم میخورد.چسب برق زدم ک بترسه فایده نداشت چسبو کند..من از تلخک استفاده کردم یکم زدم و دیشب اوردم بهش دادم تا گذاشت دهنش گف تلخ اه. گفتم اه شده خراب شده اول گف ن مال منه. گفتم خو خراب شده ک نمتونی بخوری یکم نگا کزد شیشع رو بعد خودش پاشد رف گذاشت رو اپن و اومد دراز کشید یکم براش شعر خوندم و بعدش خوابش برد نصف شبم بیدار نشد راحت خوابید.. خداروشکر ک داره میگذره.من اصلا نمخاستم از تلخک و اینجور چیزا استفاده کنم گفتم یکم بخوره وبعدش خودش بدش میاد ولی دیدم ن هرچی میگذره وابستگیش شدید تر میشه .
صبحم بیدار شد ی لیوان شیر خورد..
خداروشکر ک این روزا داره میگذره🙏❤️ من خودم فک میکردم بازم با تلخک شیشه رو بخوره همش ماتم داشتم اگ تلخکو خورد چبوار کنم من تلخک و گذاشته بودم مرحله اخر
الان یسوال شما هرروز ب بچهاتون شیر میدین؟؟؟چجوره؟؟من قبل خواب پسرم شیشه میخورد ک تو شیشه شیر پاستوریزه براش میرختم..
مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ مامان هَمراز🧚🏻‍♀️⛄️ ۲ سالگی
حقیقتا فکر نمیکردم این روش جواب بده ولی داد . همراز این اواخر بشدت وابسته ی پستونک شده بود مخصوصا شبا بدونش نمیخوابید و خیلی وقتا تا خود صبح تو دهنش بود حتی اگه درش میاوردی میذاشتی اینطرف نصف شب قلت می‌خورد پیداش میکرد میذاشت دهنش. چند روز پیش تا از خواب بیدار شد پستونک تو دهنش بود گرفتمش یواشکی بردم گذاشتمش کمد و یکی از قبلیا رو با همون رنگ آوردم دادم دستش(اون یکیو نگه داشتم چون فکر نمیکردم این روش جواب بده و بعدش قطعا سراغ پستونک و میگیره)گفتم همراز بیا پستونک و دیگه بندازیم بره اَخِ 😂 خندید گفت باشه بغلش کردم رفتیم تراس گفتم بندازش اون پایین جوجو بیاد ببره انداختش پایین تو حیاط اومدیم خونه بهش توضیح دادم که مامان تو دیگه نی نی کوچولو نیستی بزرگ تر شدی نباید پستونک بخوری ..الکی گفتم انداختیم اونجا جوجو بیاد ببرتش برای شاهان(پسر دوستم که کوچیکه) گفتم شاهان پستونک نداره داره گریه میکنه و فکر می‌کنم گرفت چی میگم . بعد اون من هر ده دقیقه یکبار هی ازش میپرسیدم پستونک و چیکار کردیم؟ اونم توضیح میداد. هی یادش مینداختم تا یهو یادش نره و وقتی بهونشو گرفت و من توضیح دادم اذیت کنه مخصوصا شب موقع خواب.خلاصه این چند روزه دهن من سرویس شد از بس هی بهش یادآوری کردم .هر کی میومد خونمون همراز یدور توضیح میداد چه بلایی سر پستونک آورده😂شب اول یکم اذیت کرد دیر تر خوابید سرشو گرم کردم ولی گذشت و خوابید حتی نصف شبم بیدار نشد تا بهونه شو بگیره. روز بعد و شب بعدش بهتر بود.شبا که کلا سراغشو نمیگیره مثلا امروز چند ساعت پیش اومد گفت پستونک منم خندیدم گفتم مامان یادت رفت چیکار کردی ؟سرشو تکون داد رفت پی بازیش.. ادامه ی تاپیک پایین 👇🏻