دخترم پیش همسرم بود داشت بازی میکرد
منم داشتم اشپزی میکردم
یهو صدای افتادن شنیدم
دوییدم بیرون دیدم برکه داره گریه میکنه
سکته کردم
هرجای صورتشو نگاه کردیم سالم بود
براش اب اوردم بخوره
دیدم قرمز شد لبه بیوان
دیذم دهنش داره خون میاد
انقد حالم بد شددددددددددد
داشتم میمردم
بچه هم زجه میزد
همسرم گذاشتش زمین نگاش کرد دید توی لبش زخم شده
خیلی صحنه‌وحشتناکی بود واقعا😭😭😭😭
لب بچه خورده بود ب میز تلوزیون
یکم خون اومد لباسش خونی شد
بدترین صحنه عمرم بود
خ

😭😭😭😭😭پسر منم امروز افتاد لثه اش بخاطر دندونش باد کرده بود که با افتادنش ترکید و دهنش پر خونه شد 😭😭😭خیلی روز بدی بود خودم بیشتر گریه کردم

دیروز ۱۳ ساعت ۲ تایی بودیم با پسرم. یه ساعتی نبود باباش اومده بود بچم اینطور شد

وای وای از مادر بودن.... دیروز پسرم پیش همسرم بود یهو جیغش بلند شد دستشو چسبونده بود به بخاری کف دستش سوخت
بمیرم براش بردیم دکتر پانسمان کرد 😭😭

زردچوبه هم خوبه

فقط یخ جوابه

پسرم اومد درحال باز کرد بهم بگه نون میخوای کارت بدم بهش بره نونوایی ماهلین نمی‌دونم چرا عاشق اینه در حال باز بشه بدو سمت بیرون موقع دوییدن پاش در رفت با دهن خورد به لبه در اونم در فلزی دیگه نفس نمونده بود براش 😤😤😤😭😭😭😭الان خوابه همش نگرانم بیدار بشه لبش کبود نشده باشه کل دستمال کاغذی خون بود

فوری عسل بزن خوب میشه

منم دو هفته پیش بدترین صحنه ی عمرم این بود از خونه مامانم برمیگشتیم سوار اسانسور شدیم دیدم از دست پسرم خون میچکه زهر ترک شدم نگو انگشتشو کشیده بود یه قسمت تیزی اسانسور بریده بود 🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️😫