خانما شماهم بعد زایمان همش مهمون داشتین؟؟؟؟؟؟؟!
😫چرا درک ندارن

قبلش داشتم و متاسفانه شدید مریض شدیم الانم درگیرشم فک کن هم زائویی هم سرماخوردی و نمیتونی به خاطر درد بخیه سزارین سرفه کنی و همه اش خودتو فشار میدی خواب نداری چون شبا گلوت خشک میشه
یعنی واقعا خدا لعنت کنه هرچی آدم بی درک و بیشعورو خوب ترین لحظه های زندگیمو برام تلخ کردن

وای مامان من از پا در اومد اخر سر گفتم مامان بگو جشن میگیرن همه یه جا بیان ولی بازم کار هودشونو میکردن هنوزم بعضیاشون زنگ‌میزنن میخوایم بیایم😂🤦🏻‍♀️

سر همین موضوع ی بحثو اختلاف بین خانوادهامون افتاد الانم مامانم اینا نمیان همه دلخور شدن ازمون

نخیر فعلا هیشکی نیومده زنگ زدن گفتیم انشالله بعد۴۰خودمون خبر میدیم

خدایی خیلی سخته زن زائو مهمون داشته باشه. آخه یکی نیس بهشون بگه تا چهل روز صبر کنین که اون زن بتونه بشینه بخیه هاش خوب بشه. بچه ش جون بگیره بعد برین واسه دیدن بچه

😐هعی دقیقن سراولی ک‌از دقیه اول از بیمارستان اومدم دیدم قیامته خونه😂😂پرمهمون هرروزم اونجا بودن ب هوای سرزدن اون لابه لام براخودشون جشن میگرفتن شام میدادن😐😐من مثل مهمون توخونه بودم

اینسری گفتم کسی نیاد😐فک نکنم گوش بدن چون صرف نکرد حرفم😰😂

نه دو سه روز اول هیشکی نیومد

بخدا الان که آدم کار داره میخواد یخچالشو پر کنه غذا آماده کنه خرید داره ی نفر زنگ نمیزنه ببینه زنده ایم یا مرده کمک لازم داریم یانه
بعد زایمان هرکی میخواد پاشه بیاد که مثلا عیادت کنه
من به شوهرم میگم بخدا بعد زتیمانم نمیزارم یک نفر ی لیوان بشوره توی خونه ام الان که کمک لازم دارم نیستن وتنهایی دارم بااین حالم کارامو میکنم بعد زایمانمم خودم انجام میدم

من که هروز یا تو گهواره میخونم یا از آشناها میشنوم بچه ده روزه سرماخورده ، از دست این مهمونا

یه فکری زده به سرم ، تاریخ زایمانم هنوز مشخص نیست ، به همه میگم هفته های آخر دکترم استراحت مطلق داده ، بعد برم زایمان کنم تا ده روز به هیچکسی نگم

بنظرتون با یه بچه ۵ سال ، خودم و شوهرم میتونیم خونه بمونیم ؟

دو روز شروع کردم خورشتهای مثل قیمه و قورمه درست میکنم میذارم فریزر

منکه اصلاهیچ استراحتی نداشتم الان همش کمردردم افسردگی گرفتم بدجور

من دوهفته خونه خودمون بودم هر روز مهمون بود ده روز هم خونه مامانم رفتم موندم اونجا هم عین ده روز رو همش مهمون میومد یه روز بدون مهمون نبودیم🙃😶

هنوز زایمان‌نکردیم مهمون داریم بعدشم ک هیچی

تازه واسه شام هم میان😒😒😒😒
اگه قصد دیدنی داری بیا یه ساعت بشین برو

من تازه مرخص شدم ساعت 12 شب رسیدیم خونه ... فکرشو بکن مادر شوهر پدرشوهر برادر شوهرم و خواعرشوهرم و بچه هاش ی ربع زودتر ما اومدن خونه ما بچشم نه ماهشه انقد جیغ و داد میکرد 😭😭 تازه براش نصف شبی اسباب بازی آوردن بازی کنه میخام ببینی چقدر ....‌
و منی که خسته و کوفته بودم فقط دلم میخواست گریه کنم 😟😭😭

من که تا ده روز میرم خونه مامانم😂

انقد حرصم میگیرم انقد شعور ندارن دلم می‌خواد جرشون بدما😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

من تا دوازده روز خونه خودم بود که شهر دیگس بعدش رفتم خونه مامانم همه فامیل ها بعد ۲۰ روزم جمع شدن یه روز اومدن دیدنم فامیل های همسرم هم همینطور همه جمع شدن یه روز اومدن خونه مادر شوهرم اینا منم رفتم اونجا و دیدنم هرکی هم نتونست بیاد موند که مهمونی گرفتم اومدن

وای امان از اینایی ک درک ندارن😢😐

بی‌شعور هستن چون

من که فک نکنم شوهرم اجازه بده نهایت درجه ۱ ها میان بیمارستان خونه تا چهلم شوهرم نمیزاره

وای خیلی بدم میاد بابا طرف زایمان کردهههه مهمون چی آخه بتمرگن خونشون دیگه