سلام مامانایی که زیر یک ماهه زایمان کردین.... وضعتون چطوره با بچه داری؟ شیر خودتون میدین یا شیرخشک؟ کی کمکتون میکنه؟ من هنوز مامانم کمک میکنه تنهایی نمیتونم خیییلی برام سخته گاهی گریه میکنم حس میکنم ناتوانم برای مادر بودن بعداز 40 روز باید خودم نگهش دارم میترسم واقعا.... شبا کم خوابی و شیر دادن چند بار تاصبح.... روحیم به کلی خستس از شیر دادن متنفرم بااینکه شیرم زیاده چون جند بار پریده کلوی بچم

سلام ..من ۲۵ روزه زایمان کردم اونقدر فشار اطرافیان هست وای شیر خشک نده شیر خودتو بده ایم بیشتر آدم عصبی می کنه پسر منم زردی داشت برای رفع زردیش یه قطره دادن با شیر خشک آبتامیل دیگه مزه شیر خشک که احساس می کنن سینه گرفتن مادر سختشون‌میشه دیگه من شیردوش برقی گرفتم میدوشم با شیشه شیر بهش میدم ..از روز ۷ ام تنهام خودم همه کارهاشو می کنم حتی تنهایی حمومش می کنم ..یه مادر باید به حاطر بچه اش هم شده قوی باشه

سلام مامانای عزیز می‌خوام واکسن دوماهگی دخترم بزنم خیلی استرس دارم میشه از تحربیاتتون بگید ممنون

تا ۴۰ روزگی بهتر میشه عزیزم منم مامان و بابام سه هفته پیشم موندن همه کارمو کردن و من خوب استراحت کردم احساس کردم از پس هیچ کاری بر نمیام. بعد دو هفته مادرشوهر پدر شوهرم موندن پیشم مجبور بودم بچه رو خودم بشورم، شب بیداری هاش مال خودم بود و یخورده کارای خونه رو کردم راه افتادم. وقتی یه روز امتحانی همه کارا رو خودت انجام بدی ببینی از پسش برمیای مشکل حل میشه. الان دیگه خواب شبم کم شده ۳ ۴ ساعت شب بخوابم کافیه برام. روز هروقت بچه خواب بود و منم کار نداشتم دو سه ساعت میخوابم

عزیزم عادیه منم دقیقا مثل تو بودم همین الآنم اینجوری هستم برای بچه دوم خیلی استرس دارم و ترس دارم از بچه داری

خداروشکر کن شیرت زیاده
من شیرم کمه بهش دکتر کمکی داد اونم یبوستش کرد چند روز درگیر یبوستیم
منم خونه مامانمم حتی بلد نیستم پوشکشو عوض کنم هنوز خودمم خوب نشدم از شوهرمم دورم افسرده اونم شدم🥲
شرایط هممون یکیه

من از همون اول بچم بستری بود استراحت نداشتم از ۱۵ روزگی همه کاراش با خودم بود کلا از همون اول انگار نه انگار که من زایمان کردم چون تو هفته اول خیلی اذیت شدم

عزیزم ایناهمه طبیعی شاید روزای اول برات سخت باشه با گریش گریه کنی حتی
ولی شیرین تر از این حرفاست🥺

عزیزم خیلی خیلی طبیعیه... منم دقیقا یه وقتایی که نصفه شب بچه کلافه ست و نمیدونم چی میخواد میخوام گریه کنم... واقعا سخته همینه که میگن بهشت زیر پای مادر هست... اجرت محفوظه عزیزم... برای پریدن شیر تو گلوی بچه هم دکتر من گفت به شیب شیر بده بهش کمتر بپره گلوش... یعنی کج بگیرش صاف نباشه موقع شیر خوردن... ان شاءالله هممون این روزا رو میگذرونیم و کلی خاطره ی شیرین می مونه برامون...

از شیر دادن حس خوبی نمیگیرم تا وقت شیرش میشه یه حس بدی میگیرم مثل دلشوره

دست خودم نیست تنها میشم گریه میکنم حس میکنم نمیتونم ازش نگهداری کنم کم میارم.... تا گریه میکنه مادرم صدا میزنم برای شیر دادن باید کسی کنارم باشه که نپره گلوی بچه