دومین روز چالش. .. نه به گوشی 😀😃

با دختر نازم امروزم بدون گوشی سپری شد
صب براش تخم مرغی ربی درست کردم همشو نخورد ولی نصفشو خوب خورد
ی استکان کوچیک هم چای خورد
براش ناهار ماکارونی شکل دار درست کردم با سس گوجه فرنگی
یچند قاشق خورد بعد دیگه لب نزد
یکم ک گذشت داشت کارتون میدید
یکم غذا بردم پیشش دیدم داره برمیداره ومیخوره شکر خدا. ☺️☺️
عصرم خوب خابید تا ساعت 5 ونیم
شبم قورمه سبزی پخته بودم
تا شام آماده شه یکم پفیلا با کره درست کردم یچند تا خورد غذا خاست
منم از ماکارونی یکم سس زدم روش نصفشو خوب خورد
بعد 2 ساعت موقع شام اول دادم خودش با غذاش بازی کنه وبخوره
بعد هم نشوندم بغلم با عروسکش هر حرف زدیم و چند 7 ،8 قاشق خورد دیگه اصرار نکردم
الان خابه قبل خاب شیر میدم بهش و تموم چراغارو خاموش میکنم تا خوب ب خاب بره

مامانا اگه بچه های شمام مثل دخترم عاشق گوشی بودن
میخام بگم سختی داره ....!
ولی خدا شاهده خیلی تاثیر گذاشته تو رفتارش تو این 2 روز

شکر خدا ک امروزم بهم صبر وتحمل داد تا با ندادن گوشی ب دست فرزندم بتونم از عوارض بدش دورش کنم 😍

تصویر
۴ پاسخ

دمت واقعاااااگرررررم
خیلی ازکارت خوشم اومد
آفرین مادرداناوتوانا
عامل بدبختی دوران روخوب پیداکردی
یک خوبی داره هزارویک بدی
امیدوارم موفق بشی

آفرین عزیزم موفق باشی
توی تاپیکای قبلیت خوندم همسرت هم همراهیت میکنه توی این موضوع خیلی خوبه
حالا من دخترم اگه ۱۰ روز هم با خودم باشه گوشی نمیدم بهش اصلا از منم هیچوقت درخواست گوشی نمیکنه ولی امان از وقتی که باباش خونه باشه همش گوشی باباش دستشه و من خیلی بدم میاد ولی متاسفانه همکاری نمیکنه باباش فک میکنه محبته

من شاغل بودم عزیزم میرفتم سر کار میومدم از پسرم می پرسیدم بابات در طول روز خواهرت رو چطور سرگرم میکنه میگفت والا همش با گوشی بازی میکنه من بخاطر دخترم قید کارمو زدم کاری که عاشقش بودم و دیگه گوشی دستش ندادم با برنامه کودک و بازی سر گرمش میکنم

وای من عادت کرده به این بازی گربه بین روزمیگه بزارش یابراغذاخوردن

سوال های مرتبط

مامان آیلا مامان آیلا ۲ سالگی
چالش داریم چ چالشی 😀
.
.
.
.خداکنه ک گیرا باشه
آقا من از امروز بدون دادن گوشی دست دختر نازم بهش غذا دادنو شروع کردم
چون میبینم با نگا کردن بهش خیلی رو رفتارش تاثیر بد میزاره
خصوصا اینکه بیشتر موقع غذا دادن اینیستا رو نگا باید می‌کرد
یا موقع بازی کردن با گوشی وقتی بلد نبود میزد رو صفحه گوشی و عصبانی میشد
درسته روز اول خوب غذا نخورد و بیشتر نون بربری و لواش خوردش
همسرم میگه یکم صبور باش تا یه هفته اگه کم هم غذا خورد نزار گوشی بگیره دستش
دیدم واقعا راست میگه حتی دیشب مهمونی بودیم ازبین 7 الی 8 تا بچه فقط یکی دوتاش گوشی دست نگرفته بودن
بقیه انگار معتادن گوشی دستشون حتی موقع شام.
اونجا ی خانوم خیلی مهربونی با مامانا حرف می‌زد و از عوارض بد گوشی میگفت
با خودم گفتم واقعا هم حرفاش درسته

درسته که سخته برا مادرا مخصوصا اوناییکه مثل من حساسن ب خورد وخوراک بچشون
دختر من بااین سن کمش یکی بهش چیزی بده در جا تشکر میکنه ،،قبل خاب میگه مامان شب بقیییر (شب بخیر)
نشده یه شب قبل خاب بهم نگیم دوستت داریم اونقدر قشنگ میگه ینی باباش کیف میکنه
با دل مهربونش آدمو ب شوق میاره ک خوب داره تربیت میشه
چرا با دادن گوشی دستش باعث بشم ک رو رفتارش تاثیر بد بزاره ☺️
ان شاالله بتونم ترکش بدم و بیشتر سرگرم بازی و دیدنی کارتون در سن وسال خودش باشه در حد کم
مامان آیلا مامان آیلا ۲ سالگی
چااااالش نه به گوشی 😩
.
.
.روژ پنجم

ولی خداییش دهنم سرویس شده
دیروز از صب هیچی نخورد تا عصر جز شیر
عصر برا سیب زمینی با روغن زیتون سرخ کردم تزئینش کردم با سس گوجه
نصفشو خورد...عروسی دعوت بودیمو شام ،،،همسرم موقع شام برد پیش خودش ،زنگ زدم گفت داره غذا میخوره
خدا شاهده انگار دنیا رو بهم دادن 😀😃😅
از صب سوپ درست کردم براش فقط 2 قاشق خورد
غذا رو تو دهنش نگه میداره تا من بگم بریز بیرون
شام هم اصلا نخورد
تورو خدا بگین من چیکارکنم 😩
مامانم زنگ زده میگه بده دستش گوشی رو بزار بخوره غذا
همسرم میگه لیلا ضرر داره نده
ولی دلم گرفته بدجوووور بخدا اونقدر صبر کردم بلکه غذا بخوره
ولی دریغ از یه لقمه
ینی موندم ببرم پیش دکتر
نبرم
ب قول ضرب المثلی هست ب ترکی ک میگه ایت اولاسان آنا اولمیاسان (ینی سگ باشی ولی مادر نباشی)
دلم میسوزه یجوری میگه مامان غذا نموخام نازم میکنه بوسم میکنه
ولی خداییش از این بابت خیلی ناراحتم
دخترم اونقدر خووووب وخانوووومه فقط این بد غذایییش مشکل منه مادره 😢😞
مامان آیلا مامان آیلا ۲ سالگی
سومین روز چالش ..نه ب گوشی
.
.ک بدترین روز بود برامن 😢
صبح ک بیدارشدم مثل هرروز پوشک عوض کردم شستن دست و صورت
بعدم ی آهنگ شاد
صبونشو تخم مرغ آبپز گذاشتم
همراه کره و مربا
ک حتی یه لقمه هم نخورد ولی چای شیرین براش درست کردم با یه لقمه کوچیک اونو خورد تا ظهر اصلا هیچی لب نزد
خدا شاهده اونقدر کم آوردم بدجوووور
هرچی می‌آوردم لج کرد و نخورد
یهو گوشیمو دید رو میز
همین ک دیدم دستش گرفته ومیپرسه مامان بازی؟
ینی اجازه میدی بازی منم
گفتم نه کثیفه اون مامان بزار زمین دستت کثیف شد
خداییش یجور کف دستشو نگا می‌کرد طفلی انگار واقعا دستش کثیف شده ..رفت سمت روشویی ک دستمو بشور 😅
ظهر شد اصلا ی قاشق هم غذا نخور همون لقمه اولو تو دهنش نگه داشته بود
خدا شاهده صبرم تموم شد با هر زبونی باهاش خاستم را بیام نشد ک نشد..
پاشدم خودمم نخوردم غذا
بالش آوردم گفتم بگیر بخابیم
بمیرم براش در جا خابش برد بدن اینکه چیزی بخوره از صب فقط دو لقمه خورده بود با شیر
عصر دیدم بیدار شد گفتم سیب زمینی سرخ کنم میخوری اولش گفت نمخام
بهش گفتم بسدی دا آیلا ،ب نمنه ییجاخسان (بس کن دیگه پس چی میخای بخوری تو)
همش تکرار می‌کرد بسدی دا بسدی دا مامانی 😀
خلاصه سیب زمینی سرخ کردم روش سس گوجه زدم گذاشتم پیشش با ی لیوان آب
خداروشکر دیدم سیب زمینی هارو همشو خورد بدون اینکه من بگم بخور زود باش ☺️
هوام برفي بود گذاشتم پیش باباش با زنداداشم رفتیم بیرون حالو هوام عوض شد
شامم با رنگ کردم کتاب پرندگان شامپو خورد کم خورد ولی راحت خورد
بردمش حموم و شیر خورد خوابید
امروز خیلیییییییییییییی سخت بود
ولی باز شکر ک امروزم گوشی ندادم بهش