۸ پاسخ

زمان های قدیم طرف ده یازده تا بچه داشت
دوتا شم میمیرد عین خیالشون نبود 😂
مادربزرگ من ۸تا پسر زایید دوتاش مرد
مثلا یدونشو شنیدم خفه شده بود

من هم مامانم هم مامانبزرگم آروغ میگرفتن روششم به من یاد دادن که باید چطور انجام بشه

مامان من بهم میگه وقتی نوزاد بودم بهم شیر میداد و میرفت سر وقت کارا وقتی میومدم می دیدم کلی رو لباست استفراغ کردی حتی گفت یه بار اومدم دیدم یه مار رو پات خوابیده بود

نه بابا قدیم بچه ها اینقدر گریه میکردن که نگو ولی مادرا بلد نبودن با آروغ گرفتن بچه آروم میشه
داروهای گیاهی دم میدادن میدادن به بچه ها این بیچاره ها سنگین میشدن میخوابیدن بعد فکر میکردن دارو جواب داده
حالا هم از هر ده نفر نه نفر دچار مشکلات گوارشی هستن

آره بابا تو هرخونه ای یکی یا دوتا بچه ازشون مردن من ک خبر دارم بیشتر آشناها دورمون بچه از دست دادن یکی خفه شده دوتا دوقلو سوختن یکی با مرگ نامعلوم مامان خودمم یه داداش داشتن ک میگن اصلا نمیدونیم چرا مرده مث خودمون اهمیت نمیدادن مثلا خود منو آجیم میگه گاها من خودم بهت آب داغ و نبات میدادم ک مامانم خونه نبود بچه ها پشت سرهم بودن کاراشونم زیاد

قدیم کلا بچه رو ادم حساب نمیکردن ، اهمیت نمیدادن به گریه اینا فقط دغدغشون کار بود نهایت چای و انواع دمنوشارو میدادن بچه
دور از جون بچه هم ازبین میرفت میگفتن تپل و سفید بود چشم خورد

شوهر من تا۶ماهگی روزا یکسره گریه میکرده کل خاندانشون هنوز یادشونه گریه هاشو اونموقع حتی سونو هم برده بودنش ولی مثل الان کولیک و اینچیزا شناخته شده نبود

رفته رفته داریم نسل ضعیف تری از نظر جسمانی البته تحویل میدیم
بخاطر تغذیه نامناسب ،بخاطر هوای آلوده ،بخاطر وجود اینهمه ویروس ها بیماری های دست ساز
واقعا نمیشه الان رو با گذشته مقایسه کرد

یبار که اروق نمیزنه هشتصد بار میاره بالا

سوال های مرتبط