پسرم چندوقته باباشو میبینه ‌وحشی میشه بخدا ی کارایی میکنه با پاش لگد میزنه ب من باباش کتک میزنه داد با داد حرف میزنه امروز رو شکم درزا کشیده بودم داشتیم چیزی حساب میکردیم با شوهرم قبلش چند بار امد منو ژد پرید روم رفت ی دفعه امد ی جوری پرید روم بقران ی لحظه نفسم رفت انگار ی چیزی تو کمرم کنده شد بدنم داغ کرد کمرم داغ شد الانم هیمنجوریه درد میکنه شدید نمیدونم چرا اینجوری شده حرصم میگیره همش میام بزنمش 😔😔

پسر منم باباش میاد خونه یکی دیگه میشه، من خودم فکر میکنم علتش اینا باشه:
-باباش که بیاد من به اون میرسم و باهاش حرف میزنم و توجه نمیکنم بهش ، اونم انقدر کارای عجیب میکنه تا صدای مارو در بیاره و توجه بگیره
- تو روز با من که تو خونه تنهاس از من حساب میبره اما با باباش راحت تره، انگار انرژی های تخلیه نشده ش یهو میریزه بیرون
-من سخت میگیرم بهش ولی باباش نه
از من میترسه چون سرش داد بیداد میکنم اما باباش نه

کاملا عادیه
پسر منم همینجوره
علتش اینه چون کمتر باباشو میبینه و میخواد به محض اومدنش بازی رو شروع کنن صبر نداره که یه چایی بخوره و استراحت کنه. یه مدت زیاد باهاش بازی کنه تا میرسه تا خسته بشه آرومتر میشه.