۹ پاسخ

ربطی نداره
بچه ها متفاوتن
من یهویی گرفتم چیزیم نشد
درصورتی که پسرم اصلا جنبه تدریجی گرفتن و نداشت
اینجوری بهتر شد براش
عیبی نداره بیشتر بهش محبت کن زمان بگذره یادش میرع

سلام بنظر من رژ رو پاک کنید و بگید عه خوب شد،ببین خوب شد، بیا نازی‌ش کن. و اینجوری آرومش کنید و حس ترسش از بین بره

من اشتباه وحشتناکی کردم با این کارم الان بچه نه تنها شیر نمیخاد بلکه می‌ترسه از من بغلم نمیاد کلا گریه می‌کنه و از اون بدتر زبونش حس میکنم یکم گرفته

به من ۳تا دکتر گفتن اصلاااا یهویی نگیر ازشیر، درصورتی که بچم۱۸ماهه بود ولی گفتن ضربه روحی میخوره یهو‌نگیر

میدونی چرا میگن یهویی بگیر چون تصورشان از تدریجی اینه که مثلا تو دو هفته تدریجی بگیرن .مثلا میان ۵ روز صبح تا طهر نمیدن ۵ روز ظهر تاعصر و ....در حالی که تدریجی این نیست. تدریجی ینی از وقتی غذا خور شد ینی ۶ ماه به تدریج شیر و وابستگی به شیر رو کم نی تا برسی به یک سالگی که الویت با غذاست و شیر میان‌وعده میشه اینجوری وابستگی نداره دیگه .
دختر من شیر خشکی هست دیگه یک سالگی به ۴ وعده رسیده بود از اون موقع تا الان تو یکسال ۳ وعده اش رو هم حذف کردم الان یه وعده مونده این قوطی شیر تموم بشه اونم حذف میکنم .شیر مادر یکم سخت تره ولی اگه نامحسوس اونم کم کنن طوری نمیشه .البته برا خیلیا اسونه تا بچه نق زد یا گفت شیر سریع سینه رو بندازن دهنش آخرش هم ۲ ساله شد یه رژ قرمز میزنن میگن راحت گرفته شد!به قول شما اینجوری واقعا بچه ضربه میخوره

بچه ها باهم فرق میکنن من تدریجی گرفتم برای وعده آخر چسب سیاه زدم اصن نترسید ناز میکرد بوسش میکرد می‌گفت اوف شده

دقیقا درسته من تدریجی گرفتم سختی داره ولی میارزه به این که بچه آسیب روحی نبینه

دختر دومی من چسپ سیاه زده بودم از رو نمی‌رفت از رو چسپ میخواست شیر بخوره 🤣🤣🤣🤣🤣

دقیقا حرفت درسته بچه دو سال تمام با سینه آروم شده بعد یهویی بخوای بگیری ازش درست نیست

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه
مامان پسرم قند عسلم مامان پسرم قند عسلم ۱ سالگی
سلام مامانا. میخواستم بگم واقعا خیلی بده اطرافیان دخالت های بیجا میکنن تو بچه داری و اینا.
من پسرم‌خیلی بد غذاعه حتی شیرم بزور میخوره. بهد بردمش دکتر تعذیه کرج خیلی ام کارش خوبه ازش خیلی تعریف شنیدم بعد دکترش یه رژیم نوشت گفت اینو ۴ ماه رعایت کن بعد ۴ ماه بیارش دوباره ببینمش. بعد رزیمش خم سخت بود مثلا نباید بجز غذا شفره و شیر گاو و شیر خشک چیزی دیگه ای میخورد. حالا هر جا میرفتیم دیگه خونه هر کسی. به بچم میخواستن میوه بدن یا حتی یکی پفک هم داد بیرون تو مارک حواسم نبود یه بچه ای پفک داد خورد حالا این هیچی خودم حواسم‌نبود بعد هی من مسگفتم مادر من خواهر من دکتر گفته بهش بجز غذای سفره هیچی ندم دیگه کشی گوش نمیداد فقط تودم و همسرم رعایت میکردیم. بعد شهریور بیاد باید دوباره بریم‌پیش دکتره. خلاصه مادرم که حرف من گوش نمیداد میداد ببین یجوری شده بود خونشون دیگه نرفتم اصلا حرف منو گوش نمیدادن. خلاصه میخواستم بگم با همچین مرمانی زندگی میکنیم حالا یکی هست بچش حساسیت داره نباید هر چیزی و بخوره ببین اون جی میکشه.