۱۰ پاسخ

حرز امام جواد بگیر

من تا میرم زیر دوش احساس میکنم مهوا داره گریه میکنه درصورتیکه شاید اصلا خونه نباشه پیش مامانم باشه. بنظر من طبیعیه گوشمون منتظر شنیدن صداس گوش به زنگیم

منم ترسیدم

من یه بار حموم بودم صبحش شوهرم رفت سر کار دخت. آبجیم اومد خونمون تو حموم بهم الهام شد که الان شوهرم م میاد خونه بعد با. خودم گفتم نه بابا کارش شرکتیه نمی تونه بیاد بعد تا حالا چن بار اومده که این بار دومش باشه. خلاصه نشسته بودم سرم رو شستم دوش حمام این قسمت پایین که آب میره توش از این فنری ها هس قشنگ تکون خورد انگار که کسی رد شد خورد بهش .
اومدم بیرون دختر آبجیم گفت که شوهرم اومده خونه و چیزی لازم داشته و رفته دوباره.ینی هنگ کردم

چقدر ترسیدم😩😩😩😩😩😩😩😩😩

سوره صجن رو دانلود کن
روزی یکبارباصدای بلند گوشی بزار پخش شه توخونه
ایته الکرسی هم بخون
هیچی نیست نترس

من هر وقت میرم تو حموم صدای برگشتن همسرمو ده بار میشنوم با اینکه برنگشته مثلا خخخخ صدای گریه بچه صدای گوشی ویبره گوشی صدای حمله اسرائیل، 😝 اگه فقط تو حمومه طبیعیه

الان ماروهم ترسوندی که😂

😦😦😦😦😦😦

برو کتاب باز کن برا خودت دعا بنویس اگه اعتقاد داری

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱ سالگی
خانما خواهش میکنم به سوالم جواب بدید خیلی کلافه شدم من دوهفته بیمارستان بستری بودم برای کارای عمل کیسه صفرام که یهویی حالم بد شد پسرم مدام پیش خونه مادرشوهرم یا خونه مادرم بود از وقتی اومدم بیرون از بیمارستان و عمل کردم و اومدم خونه خودم یه روز دیدم تو حیاط اب بازی میکرد خیلی هوا گرم بود بهش گفتم باید اب رو ببندیم بیایم تو وگرنه حالت بد میشه خیلی هوا گرمه و اب رو بستم و اوردمش تو چنان جیغ و دادی راه انداخت که تا نیم ساعت داشت جیغ میزد و هرچی ازش سوال میکردم ماما چی شده چی میخوای جیغ میزد دوباره بردمش تو حیاط گفتم بیا اب بازی کن جیغ میزد میگفت نه هرچی بهش میدادم پرت میکرد همینطوری جیغ میزد گریه میکرد خیلی خسته شدم دیگه دیدم هیچی جواب نمیده خودمم باهاش گریه کردم که حتی میگفت باهام گریه نکن بعدش گفت بغلم کن بلند شو گفتم ماما نمیتونم عمل کردم دیگه زنگ زدم شوهرم اومد و سرگرمش کرد خودمم هی بغلش میکردم دیشب دوباره رفتیم تو حیاط شستیمش گفت بزار اب بازی کنم گفتم نه بریم تو میخواستم مای بیبیش کنم شلوار پاش کنم که اومد تو کلی جیغ زد و گریه کرد هرچی بهش میدادیم پرت میکرد شوهرم تعجب کرده بود گفتمش بیا بی محلی کنیم بهش فیلم رو پلی کن نگاه کنیم دیدم اومد کنترل گرفت فیلم رو قطع کرد که یعنی نه نگاه نکنید باهم حرف میزدیم میگفت نه باهم حرف نزدید یعنی فقط میخواست وایسیم نگاش کنیم تا اون جیغ بزنه خیلی کلافه شدیم دیگه بعد یه ربع بیست دقیقه شوهرم برد گذاشتش تو تاب تابش داد تا خوابش برد اصلا نمیدونم چیکار کنم رفتار درست چیه اگه تا حالا همچین موردی داشتید یا میدونید رفتار درست چیه خوشحال میشم راهنماییم کنید