من هیچ وقت بچه دوم نمیارم
نه به خاطر اذیت های پسرم که نرماله
نه به خاطر بارداری و زایمان چون عالی بود
نه به خاطر شب بیداری و شیر دهی چون سخت نبود و نوزاد ارومی بود.
نه به خاطر شرایط مالی چون خوبه خداروشکر
نه به خاطر تنها بودنم چون مامانم خیلی کمکمه
فقط و فقط به خاطر همسرم
چون هیییچ مسئولیتی در قبال بچه نداره
تا الان یک بار پوشکشو عوض نکرده.یه بار حمام نبردش ۵ دقیقه نگهش نداشته یه بار نتونستم بزارم پیشش برم بیرون.یک بار بهش غذا نداده
یه بار رفتم بانک تو صف بودم زنگ زد بچه دستشویی کرده بیا عوضش کن من بعدکلی تو صف بودن سریع اسنپ گرفتم برگشتم چون نمیتونست یه پوشک باز کنه
روزایی که خونه اس کار من سخت تره تا وقتی نیس
چون علاوه بر اینکه ۲ دقیقه نگهش نمیداره یه حمام برم،کار سخت تر میکنه همش بچه رو بگیر سمتم نیاد دست نزنه به گوشیم ال نکنه بل نکمه صبحانمو بده نهارمو بده عصرونمو بده به بچه فلان چیز نده بده
فقط دستور دستوز دستور
واقعا میبینم بقیه پدرا این قدر کمک حال هستن غبطه میخورم.
میگه من کار میکنم دیگ نمیتونم بچه داری کنم
در حالی که همکاراش که شرایط یکسانی دارن کلی کمگ حال همسرانشون هستن.غیر بچه تا به حال یک بار من ندیدم حتی یه استکان آب بکشه
یه نیمرو بشکنه
یه لباس پهن کنه
از مهمونا پذیرایی کنه
یه پارک ببره بجه رو
هییچ هیچ
اگع همسرتون کمکتون میکنه قدرشو بدونین
و پسراتون رو تنبل بار نیارید.مادرشوهر من خیلی زن خوبیه ولی گاای میگم خاک بر سرش با بچه تربیت کردنش:/

۱۸ پاسخ

اولویت اول فرزند آوردنم همین همکاری همسر هستش، من فکر میکنم هیچ مردی به خودیه خود کار نمیکنه تو خونه باید یاد داد بهش، مثلا من تحت هیچ شرایطی اگر فرزندمو دادم دست همسرم بعد زنگ بزنی بیا دستشویی کرده کارمو ول نمیکنم برم خونه، من گاهی اوقات شام درست نمیکنم تا مجبور بشه بره نیمرو برامون درست کنه، این کارا از اول ازدواج باید به مرور انجام بشه، من هیچوقت از روز اول خونمو دسته گل نکردم ، هیچوقت لباساشو اتو نکردم، هیچوقت اب براش نیاوردم، تا بفهمه من زنشم نوکرش نیستم،الان دیگه میدونه زندگی مشترکن پس همه چیز مشترکه

واقعا مردی که کمک نکنه خیلی سخته

ب این نیت بیار که همسرت بهبود بیابد
الان فرزنداوری مث نماز واجبه عزیزم

هی خواهره گل و خوشگلم من زایمان کرده بودم خودم کارامو کردم شب بیدار نمیشد کمک‌کنه خیلی خون به جیگرم کرده خیلیییییی زیاد

حداقل بچت بزرگ شدنی کمکت میکنه تو دومی رو بیار چون بچت تنها میمونه

دقیقااااا همسر منم این کارا رو نمیکنه...ولی من دلم میخواد بچه دوم رو بیارم تا بچه ام تنها نباشه

چه جالب واقعا... منم بچه ی دوم نمیارم دقیقا برعکس شما
همسرم خیلی کمک میکنه ولی دست کمک دیگه ای ندارم و توی شهر غریبم و مامانم نیست ک کنارم باشه

شوهر من بچرو نگه میداره ولی یکسره دارن باهم دعوا میکنن😐😐ینی ب غلط کردن میوفتم وقتی میدم نگه اش داره پسرم خیلی شیطونه
من بهش میگم فلان کار کن خودش کاری نمیکنه واسه بچه
مثلا میبرمش حموم تموم ک شد حوله میپیچم صداش میزنم میگم بیا بگیرش بهش میگم لباساشو تنش کن من خودم میخوام برم دوش بگیرم میگه خودت بیا و فلان ولی من گوش نمیدم کار خودمو میکنم مجبور میشه لباسش تنش کنه

اینهمه نکته مثبت داری به اون یکی در من دقیقا چون شب بیداری و شیردهی بسیار سخت و تنهایی خیلی سخت و شرایط مالی افتضاح قید بچه دوم رو زدم فقط همسرم کمک میکنه ولی درحدی نیست که من استراحت کنم خیلی کمه

ومنی که هیچ وقت از تربیت مادرش راضی نبودم چون بشدت مرد سالار بار آورده که اگه پسر تو خونه کار کنه عاره

حرفت حقه کی که بفهمه به خودشم گفتم میتونی ک...ون بچرو بشوری ولی عار میدونی لباساش که اتو نکنم فحشمم میده
کلن فک میکنه چون میره کار میکنه من کوزتشم

ولی به این‌فک‌کن بچت درآینده تنها میمونه
شما میگی وضعش خوبه واسه کارات کمکی بگیر که‌ جای شوهرت واست کار‌کنه

عزیزم باور کن تنها نیستی همسر منم دقیقا عین همسر شماست شاید هم بدتر من دستشویی هم میرم میگه بچه رو با خودت ببر، حموم که چه زمستون چه تابستون در حموم باید باز باشه که حموم کنم مراقب بچه هم باشم یه ماه پیش تازه از پوشک گرفته بودم رفتم حموم گفتم مراقبش باش یه بار برای همیشه باورتون نمیشه رفت بیرون حالا بچه جلو دم حموم دستشویی کرد رو فرش ، حالا منو با شامپو روی سرم بدن کفی اومدم بچه رو آروم کردم لباسش عوض کردم دوباره رفتم حموم بعدش یه ماه مریض شدم سرما خوردم، مریض هم بشم نمیبره دکتر میگه خودت برو ،بچه مریض بشه خودت ببر غذا میخواد خودت بهش بده حوصله ندارم خسته ام ، البته خودم کردم که لعنت بر خودم باد از روز اول اینطور بار اومداگه من هم بی خیال و تنبل و بی مسئولیت بودم اینطور نمیشد

بعضی مردا بلد نیستن بااااید مجبورشون کنی
وقتی زنگ زد از بانک برنگرد تا مجبور بشه کار کنه
وقتی همیشه باشی تکون نمیدن به خودشون

همیشه همه چی ب میل ادم نیس
من شوهرم تابتونه کمک میده امابچه هام خیلی شیطونن خیلی بقدری ک امشب نیشستم گریه کردم
شماهم اگه همسرت کمک حالت نیست امادرقبالش خدایه بچع اروم بهت داده
یازایمان راحت یا.‌.....
امامن بدترین وسخت ترین بارداریوزایمان وداشتم

چقد حرفت درسسته دختر منم همیشه همینو مبگم کاش اول بچشونو ترببت کننن بعد فکر زن دادن یا شوهر دادانش باشن

چقدر حرفات درسته منم تو همین فکرا بودم که خدا تو کاسم گذاشت پس سفت و سخت جلوگیری کن

کاملا درسته عزیزم‌ و تصمیم درستی گرفتید همسر من با اینکه کارش خیلی خسته کننده هست ولی همیشه و همه جا همراه من بوده و خیلی کمکمه حتی وقتهایی که خیلی خسته هست
خیلی وقت ها که مادرش چیزی بهم‌میگه فقط و فقط بخاطر تربیت پسرش احترامش رو نگه میدارم و چیزی بهش نمیگم

سوال های مرتبط