یه درد دل مادرانه
خانوما من دیگه واقعااا خستم خیلییییی خسته ینی بچها کل انرژی و جون و وقتمو میگیرن ۱۸ ماه من ی ساعتشو برا خودم نبودم
عصرا ۲ساعت میرن بیرون اونم فقط میتونم دستی ب خونه بکشم و یه شام بزارم ، خیلی اذیت کار و بد اخلاق شدن
انقدم بهشون رو دادن پدربزرگ مادربزرگاشون که حرف حالیشون نیس ، انقد گفتم نکنید ، بخوابید ، بخورید ، بپوشید ، خطره بده دیگه دوسدارم موهای سرمو بکنم کلا
بخدا اعصاب برام نزاشتن ، میدونم بچه ن میدونم نمیفهمن و درکی از حرفای من ندارن ولی دیگه واقعا امشب ب تهِ ته خط رسیدم انقدری که میگم ، کاش بچه اوردن رو موکول میکردم به چند سال دیگه با اینکه جونمم براشون میدم عاشقشونم هستم
شیرینی کاریم زیاد دارن ولی دست تنهایی و ... منو از پا دراورده

بچهای من از ۱۰ ماهگی ۱۰ شب میخوابیدن الان بعد این واکسن هرشب بزور ۱ تا ۱ونیم میخوابن ، ازین رو ب اون رو شدن 😣 انگار دوتا بچه دیگه ن که اصلا نمیشناسمشون

تصویر
۲۱ پاسخ

دقیقا از ته قلبم باهات همدردی میکنم .ولی برو خدارو هزار مرتبه شکر کن حداقل دو ساعت نیستن من هر چی همسرمو التماس میکنم میگم حداقل دختر بزرگم ک ۴ سالشه رو عصرا ببره یکساعت بیرون حداقل این دوتا فسقلی رو تحمل کنم نمیبره .خودمم ک دخترمو میبرم تو یکساعت بیشتر از ۵ بار زنگ میزنه ارزو ب دلم موند ی بار نگهشون داره من یه نفسی بکشم .هم مادرشوهرم هم مادر خودم نزدیکم هستن .ولی دریغ از اینکه یک ساعت بچه هامو نگهدارن .ولی تا کار دارن پورو پورو زنگ میزنن به ما .خیلی خسته ام .واقعا کم اوردم .

من ک اصللا نمیخوابیده عادت دارم ب نخوابیدن ولی از بعد واکسن غر غرو بهانه گیر گریه گیر میده اصللاا نمیدونم چی بگم خدا فقط سالم‌نگهش داره الهی

خیلی سخته واقعا خداقوت من که یکی دارم دیگع رد دارم واقعا درکت میکنم عزیزم🥰 ❤️♥️💋


مخصوصا من ک هیشکیو ندارم کمکم
دست تنها

اشکال نداره یادت روزایی بیاد ک اقدام بودی 😍🥹

عزیزم به هر چند سال دیگم‌موکول کنی بازم همین سختیا داره مگ فرق میکنه تازه صبر و‌حوصله تو کمترم شده حتی 😕


دختر من سرما هم خورده داغونع دیشب تا صب نخوابید کلا ناله کرد

واقعا اگ دوتا بود من دیگه خودمو میکشتم
ولی خب خدارو هر ثانیه شکر واقعا ♥️😍🥰

چ عکس نازی 😍😍😍😍😍😍

زیادی نازید اسپند دود کن

😂😂😂😂 منم هرشب به ته خط میرسم ولی نمیدونم چرا نمیوفتم
دوباره صبح میام سرخط
همه مون اکثرا همینیم چاره چیه؟؟
من انقدر ناامیدم ینی هر چی هم بشه باز نمیتونم ازاین خلسه بیام بیرون کلا احساس میکنم زندگی من تموم شده و فقط برای این زنده م که بچه هارو تروخشک کنم

خدا بهت توان بده عزیزم بخاطر همینه بهشت زیر پای مادران هست

عزیزم ماها که دوقلو داریم این دوره رو گذروندیم،بنظرم از دو سالگی دیگه اوضاع یکم بهتر میشه

حق داری والا من با یکی موندم 😂
دوتا که جای خود داره

آخ قربونش بشم 🥹😍🥰

عزیزم خیلی طبیعیه
بچها توی این سن اینجوری میشن پسر خواهر من دوسالشه همرو به ستوه آورده از بس شیطونه و مرتب هم گریه میکنه

تحمل کن و از بچگیشون لذت ببر چون دیگه این لحظه ها برنمیگرده دوسالشون بگذره بهتر میشه

عزیزم امیدوارم خدا بهت توان بده صبر بده و دعا میکنم بچه ها هم اروم تر بشن تا مادرشون استراحت کنه🤍
واقعن ماهایی ک ۱دونه داریم نمیتونیم درک کنیم خستگی و ناراحتیتو ولی من یدونس وقتی پیامتو خوندم واقعن حس کردم
خیلی سخته سخته سخته
از کسی کمک بگیر مامانتون
خواهری
من مادرم فوت شده و خواهری ندارم و واقعن تنهام با یدونه کلافم تازه خودمم بعد از ظهرا میبرمش بیرون امیدی هم ندارم حتی کسی بخاد ببره حتی اون ۲ساعتم از خودم ندارم🫩
ولی خدا صبر میده توان میده
امیدوارم تونسته باشم با کامنتم یه ثانیه دلتو اروم کنم💙

خیلی سخته خیلی زیاد تازه شیطون تر شدن توی این سن همدیگر رو ادیت میکنن
پسرای من ک خیلی اذیتم میکنن

الهی بگردمت
میدونم چه سخته
منم دخترم خیلی اذیتم میکنه جوری که اسم بچه بعدی میاد میخوام کهیر بزنم

والا ما یدونه داریم سخته تو که دیگه دوتا
فقط میتونم بگم دمت گرم
قوی باش مامان قشنگم

وای خداااااا چقد نازن ماشالا خداحفظشون کنه خیلی خوبه اینجوری باهم بزرگ میشن همیشه باهمن
منم تواقدامم دعاکن باردار باشم نمیخوام پسرم تنها بمونه
این سختیا‌ میگذره عزیزم ماشالابهت تومامان قوی هستی

من هیچ دردودلی نخوندم فقط ی تصویر قشنگو تماشا کردم❤️ خدا خفظشون کنه برات

دوقلو داشتن درسته شیرینه ولی خیلی سختی داره مامانم بعد منو داداش بزرگم دوقلو آورد حالا کمو‌بیش ما بودیم پدر مامانم دراومد اونموقع سیر خشک نمیدادن یا پوشک نبود که کهنه می‌بست شیر خودشم میداد گاهی مامانم تو بیست چهار ساعت چهار ساعت می‌خوابید یادش می‌رفت غذا بخوره با دستشویی بره من هروقت حامله میشدم از ترس تنو بدنش می‌لرزید می‌گفت دوقلو نباشه

خدا جوجه هاتو حفظ کنه پسر جلوییت یکم شبیه پسر منه اسماشون چیه

چه مامان نازی😍
عزیزم بهت کاملا حق میدم
ولی خدا حتما تو رو لایق دونسته وتوان نگهداری ازین دوتا فرشته رو تو وجودت دیده ک بهت دوتا گل ناز داده🥺از شوهرت بخواه ک بیشتر کمک دستت باشه

عزیزم اولا خسته نباشی خدا بهت سلامتی بده من یه دونس شرایطم همینه ماشالا به تو به خودت افتخار کن سعی کن کمک بگیری از خانواده وهمسرت یه تایم شده دوساعت جدا از اون دوساعت رسیدگی به خونه داشته باش تایم خوابشونم به دکترشون بگو شربت تنظیم خواب بده تو طول روزم هروقت خوابیدن توهم بخواب یا ریلکس کن نگو خونه کثیفه کارامو کنم خودت مهمتری

عزیزمممم مامانت نیستن کمکت کنن

آخی عزیزم امیدوارم خدا توان بیشتری بهت بده گل پسراتم زود عاقل تر بشن و کمتر اذیتت کنن

سوال های مرتبط