۱۰ پاسخ

ما خونمون تو خیابون اصلی هست هفته ای چندبار این صحنه رو داریم البته الان کم شده خودش کلید درو میپیچوند باز میکرد میرفت پیش باباش

یکی این یکی ک فکر منو خیلی اذیت میکنه همیشه بفکرشم ترس دارم بره گم شه 😭یبار داخل مغازه بودم تو پاساژ خیلی بزرگ یهو دیدم پسرم کنارم نیس رفته بود بیرون قلبم ریخت هرچی میگشتم نبود خواست گریم بگیره دیدم شاگرد مغازه دست پسرم گرفته از در وردی میان داخل بنده خدا خوبه پیداش کرد

بله یه بار خدا خیلی خیلی رحم کرد به بچم در حد یک قدم فاصله داشت با ماشین که من جیغ زدم. خیلی بد بود خیلی تا یک ماه تو فکر بودم.

پسرم ی بار از ماشین پیاده شد دوید سمت خیابون ، من چند ثانیه سکته کردم که از جیغ من و باز کردن یهویی در ماشین عروس ماشین بود تووو خیابون همه وایسادم
هنوزم ک فکرش میوفتم سرم درد میگیره

وای اینقد میترسم از این صحنه .
تنها نمیره .. ماشین میاد زود میاد کنار وایمیسه .

سر پسرم. بارها اتفاق افتاده برام

حتما صدقه بده

آره دخترمن چند وقته پیش با هم مغازه بودیم من لباس نگاه میکردم یهو دخترم دوید کوچه ماشین ترمز گرفت یعنی اگه راننده غافل بود دخترموزیر میکرد منم داد زدم نرو پشت سرش دویدم تا برسم دخترم وسط کوچه بود
الآنم یادم می‌افته سکته میکنم

اره بچها همینن باید مراقب باشیم

نه والا
فکرشم ترسناکه
دختر من ترسوتر از این حرفاس
تو خونه صدای ماشینو از کوچه بشنوه میگه ماشین نیاد منو بزنه

سوال های مرتبط