۱۱ پاسخ

خیلی بچه ها اینطورن خیلیاشون از رو خستگیه خیلیام حتی ژنتیکی
در اتاقتونو همیشه شبا قفل کن چون ممکنه بره بیرون
من خودم از بچگیم تا حتی راهنمایی دبیرستانم بودم شبایی که شدیدا خسته بودم نصف شب پامیشدم میدویدم طرف مامانم..یا مثلا توهم میزدم سوسک یا سگ تو رخت خوابمه یا یادمه یه بار که چندجا زلزله اومده بود من نصف شب توهم زدم زلزله اومده از خواب پاشدم وسایلمو جمع میکردم
خواهرمم همینطور بود..مثلا پامیشد میگف این خرسه که اینحا نشسته مال منه درحالیکه اصن خرسی نبود..یا پامیشد به من میگف مامان یا هزار جور چیز دیگه
پدرمم همینطوره..تو خواب حرف میزنه یا بلند میشخ یه دفه
برا همین میگم یه بخشیشم ژنتیکیه چون عمه هامم همینن🤣🤣
کلا روانیم🤣🤣🤣
ولی خب بعد یه مدتم خود به خود خوب شدیم الان دیگه چندساله اینجوری نمیشم
ولی طفلک مامانمو تا دختر خونه بودم خیلی ترسوندم سر این کارام..هردفه من از خواب پامیشدم توهم میزدم جیغ میزدم اون بیشتر از من جیغ میزد🤣🤣

وای پسر منم همینه😩😐
یهو پا میشه میشینه به یه گوشه ی سقف خیره میشه😐یا میخواد بره از رختخوابش من میگیرمش میگم خوابی میگه نه باید برم منتظرمه😐😟
یا تو خوابش دعوا میکنه میگه مال منه مامانی نیگاااااا🤦🏻‍♀️
خلاصه ک پری برام نمونده از ترس😶🏃‍♀️

من خودمم کوچک که بودم دقیقا همینجور بودم راه میرفتم تا دم در حیاط .صبح که بهم میگفتن من میگفتم نه

لیا راه نمیره ولی گاهی ممکنه تو خاب حرف بزنه یا بلند میشه صدام میکنه ی چیزی میگه بعد میخابه
ب دختر عمه اش رفته اینو

والا شوهر منم اینجوریه خودش میگه نوجون بوده یهو تو خواب پاشده رفته بیرون رفته سمت خونه مادربزرگش الانم یهو گاهی اوقات پامیشه تو خونه راه میفته تو خواب ک کلی حرف میزنه تازه ازش سوالم میکنم جواب میده

یاد بابام افتادم
نصف شب بدو بدو میپرید میومد سمت اتاق ما
گرخیده بود از ترس
بعد نمیدونستم اصلا خواب دیده یا چی
بعد ک مارو میبینه
میره میگیره میخابه🤣

پسر منم همینطوره😬😬😬

قران بزار تو اتاقش

دختر‌من دوبار اینطوری شد ی بارشو پاشد داشت میرفت صداش کردم ی بارم پاشد نشست داشت از زمین آشغال جمع میکرد مثلا😂😂تا صداش زدم خابید

اره پسر من اینجوریه یهو بلند‌ میشه میبنم راه میره میگم کجا میری
میگه نمک بده بخورم😂😂 یا میره سراغ وسیله بازیاش میگم مامان شبه بیا بخاب
میاد سرجاش😐ادم میترسه

عزیزممم‌طبیعیه پیش میاااد
هر شب اینکارو میکنه ؟

سوال های مرتبط