مامان 💞ثمره عشقمون💞 مامان 💞ثمره عشقمون💞 ۳ سالگی
سلام مامانا کدوماتون رینگ لایت دارید
واقعا راضی هستید
و از مزایا و مارکش بهم بگید
ممنون میشم
مامان جوجه رنگی مامان جوجه رنگی ۱ سالگی
سلام میخوام پسرم رو دیگه پوشک نبندم چطور دسشویی رفتن یادش بدم خیلی سختمه چون باردارم کسی تجربه ای داره کمکم کنه
مامان علیسان مامان علیسان ۲ سالگی
خانوما کسی معنی این نفهمید؟
مامان ماهی کوچولو مامان ماهی کوچولو ۱ سالگی
شوهرم امشب بهم میگه چقدر مریضی یا معدت خرابه .دنبال دوا دکتری ...الآنم گردنتو کتفت همش دنبال دکتر مریض و درد داری
گفتم من از خونه بابام آمد ی دختر خوشگل خوش هیکل بودم کلی آرزو
الان شدم ی زن مریض چاق ... دسترنج شماست ..تو کاری طی ۵ سال اینهمه مریض و افسرده بشم جدا از بچه ..کلی با خانوادت عذابن دادین کلی حسرت و آرزو به. دلم گذاشتین
خیلی ناراحتم واقعا اون دختر پر انرژی و خوشحال چی شد 😢
مامان محمدصدرا مامان محمدصدرا ۱ ماهگی
مامانا لطفا از مراقبت هاى ختنه و توصيه هاتون بهم بگيد🙏🏻🙏🏻🙏🏻
مامان فاطمه جون مامان فاطمه جون ۲ سالگی
بچه ها توروخدا ازاین فصل مواظب باشین پیش بچه ها وقتی تنهاهستن انار نزارین. من غروب براش اناردون کردم یلحظه رفتم تا آشپزخونه برگشتم گفت مامان انار دماغشو نشون داد دیدم گذاشته اون ته ته.
مامان علیرضاونازنین مامان علیرضاونازنین ۵ سالگی
سلام شب خوش مامانها بچهاتونو که بردین پیش دبستانی چطوری بود من دخترم خداروشکر موند ولی پسرم گریه میکرد حسابی مجبور شدم بمونم با بچه کوچیک واقعن سخته اونم طفلک مریض بود امروز ما کلن توی مدرسه گذشت خدا کنه از فردا بمونه فقط اسیر نشم با بچه کوچیک
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۳ ماهگی
سلام ممنون. انجام بدم ببینم بهتر میشه.
یا باب الحوائج یا باب الحوائج قصد بارداری
سلام مادرا
درد دل
هرکی حوصله داره بیاد تاپیک
نظر بدین لطفا
شوهرم خیلللللللللللی بچه دوسته. من پارسال بچم ۹ ماهه بدنیا اومد و فوت شد. بدلیل تکمیل نشدن ریه. از اون موقع خیللللللی با من بد شده. گاهی خوب گاهی بدددددددد. خانوادش خیلی پرش میکنن منو مسئول مرگ بچم میدونن😭آخه چه مادری دوس داره بچش بمیره. شوهرم تا پیش خودمه خوبه همین ک میره خونه مادرررررش و میاد ووووووووحشی میشه انگار. پدرش خیلی پرش میکنه. واونم حرفی رو حرف پدرش نمیزنه. من کلا باهاشون قطع رابطه ام چون اذیتم میکنن با حرفا و حرکاتشون.وقتی نمیرم خیلی راحتم. دیشب شوهرم رفته بود بیرون پیش پدرش منم.پسرم رو دنبالش فرستادم وقتی آمدن بالا پسرم گفت مامان بخداا بابایی با آقاجون داشتن راجب تو بد میگفتن.خیللللی حالم خراب شد. ب شوهرم ک گفتم اول انکار کرد ک من اصلا پدرم رو ندیدم. وقتی پسرم اصرار داشت ک چرا دیدیش و این حرفا رو زدی جوابی نشد یکم دادو فریاد کرد و رفت بیرون. بهش زنگ زدم گفتم چرا پشت سرم پیش خانوادت حرف میزنی. بازم داد و فریاد کرد ک توچرا با خانوادم قطع رابطه کردی.داری ب پدر و مادرم بی احترامی میکنی. خیللللللللی گریه کردم. بخدااااا من بی احترامی نمیکنم فقط تنهایی حالم بهتره. در حقم هم اونا بدن هم شوهر خودم. نمیتونم باهاشون ارتباط بگیرم. شوهرمم وحشی شده و فقط میگه باید بری پیش پدرومادرم. خیلللی دلم گرفته خیلی حرمت منو شکسته .من دیگه نمیتونم برم خونشون. اونا هم دیکه کامل شوهرم رو ازم گرفتن . فقط خواااااااهشا نگین برو خونه پدرش چون ایقد ازشون بد دیدم و حرف خوردم ک حتی نمیتونم ببینمشون چ برسه بخوام برم خونشون.بجز اینکه برم خونشون اگه راه حل هست بگین لطفا.
مامان هامون مامان هامون هفته سی‌ودوم بارداری
چقدر دلم هوس کیک‌خونگی کرده کاش وارد بودم تو کیک‌و شیرینی پزی😭