مامان ویانا (طلا) مامان ویانا (طلا) هفته سی‌ونهم بارداری
سلام دخترا فردا اول وقت نوبت سزارین دارم دیشب داشتم با خودم فکر میکردم چه ۹ مایی بود چه ماه هاش که خوشحال بودم چه ماه هایی که فقط گریه میکردم چه بیهوشی هایی که از اول مسیر بارداری داشتم و اواسط بارداری حالم خوب شد و چه کسانی که تو این مسیر کنارم بودن و چه کسانی که واقعا قلبم و شکستن و هیچ وقت از خاطر زندگیم پاک نمیشن چه گریه هایی که واسه نی نی ام نداشتم و نگران سلامتی اش بودم هر لحظه و خداروهزاران بار شکر که خبر قطعی سلامتی اش من و به خدای خودم نزدیک تر کرد و زندگیم و قشنگ تر میخواستم بهتون بگم من از گهواره ممنونم که دوستای خوبی مثل شما رو به من داد که تو لحظه لحظه بارداری کنار هم بودیم مثل یه خانواده از خدا میخوام حواسش به تک تک تو راهی هامون باشه و عمر باعزت و سلامتی کامل نصیب بچه هامون بشه خدایا خودت اول و آخر مسیر زندگیمونی نزار تو این دنیا هیچ زنی داغ مادر شدن تو دلش بمونه به هممون اولاد سالم و صالح عنایت کن هر کس بچه داره بچه سالم بهش بده هر کس نداره به حرمت پاکی بی بی فاطمه زهرا مادرش کن برام دعا کنید محتاج دعای تک تک اتونم ....
مامان رادمهر مامان رادمهر ۳ سالگی