مامان (دخترا) مامان (دخترا) روزهای ابتدایی تولد
حس میکنم دارم دیوانه میشم دیوانه الکی نها ازون واقهیاش شوهرم بچرو ول میکنه بچم ۳ سالشه هواسم نباشه میفرسه خونه اینو اون یا مثلا امرکز رفتیم پیتزا کار ندارم
پیتزاییه کنار خیابون منم تو ماشین ب بچه شیر میدم یهو ب بچم گف همین جا بمون الا میام بچرو کنار خیابون ول کرد اومد دنبال کارتش من ینی از عقل این شک کردم از اول دخترمون ول میکرد یهو من حامله نبودم خرید میرفتم میومدم میدیدم دخترم نیس کجاس چیکلرش کردی میگف اونا میدیدم میوا فروش کنار خیابون باهاش داره بازی میکنه اینم نشسه تو ماشین درشو بسته
انقد گفتم بچرو نفرس خونه اینو اون دیوانه شدم بچه هم هوایی شده نمیشه کنترلش،کرد دیگ اصن حرف گوش نمیده چشم باز میکنم بچه نیس خانوادشم واقعا اذیتش میدن واس شوخی خنده خودشون میگن تورو دوسنداریم خواهرت دوسداریم یا تو زشتی ازین حرفا
در حد مرگ حرص میخورم
بچرو میبره یه گوشه بهش فحش یاد میده یهو میبینم دخترم میگ ب ی ن. ا موس گ. ه ب خ ور ب ا باته هرچی بگیبهش یاد میده بهش چیزی میگم چرا یادش میده خودشو میزنه ب اون راه فک میکنه بامزس میگه من یاد ندادم یکم میگذره باز ثدای پچ پچش میاد ک بهش میگه ب مامان بگو بی .ن .ا م. س
خستم ب جان جفشتون کارم شده هروز گریه کردن میزنمش بعد گریه میکنم دارم دیوانه میشم نمیتونم ادامه بدم نمیتونم بچرو کنترل کنم بی تربیت حرف گوش نکن دیگ خستم
امروز بخیم کشیدم یه ژل نوشت برا بخیم نمیدونم چی بود ۵۰۰ تومن بود گف نیاز نیس بخری
بخدا پول داره نمیدونم چرا عقل نداره😭😭😭😭😭😭فقط دلم بحال بچها میسوزه من فوقش دق کنم بمیرم اونا دارن هلاک میشن این بچه سینم تو دهنش یکسره صدا داد فریاد من تو گوشش بزرگم ک از من فراریه من قانون میزارم شوهرم میر. ی ن ه بهش😭😭😭😭😭
مامان جوجه‌طلایی مامان جوجه‌طلایی هفته بیستم بارداری
مامان 🩷پرنسا🩷 مامان 🩷پرنسا🩷 هفته چهلم بارداری