مامان ماهان مامان ماهان ۱۵ ماهگی
مامان سلین مامان سلین ۱ سالگی
من هیچوقت مادرشوهرم حلال نمیکنم هیچوقت نمیبخشمش از اول ک باهاشون وصلت کردم کلی بهم بی احترامی کرده با خانوادش یعنی خواهراش و مادرش کلی بهم بی احترامی کردن هر اتفاقی میوفتاد جلو خودم به شوهرم میگفت بهت گفتم نگیرش عجله نکن همش بی احترامی میکرد هر وقت باهاش حرف میزدم اصلا جواب نمیداد ولی من هیچ بی احترامی نکردم چون گفتم زن دوم سرش اومده ام اس داره همیشه قیافشو کج میکرد ولی پدرشوهرم میگفت با رفتارا همین من زن دوم گرفتم حالت بماند اینا دیروز از ساعت ۱۰ صب رفتم اونجا با بچه کوچیک کلی اذیت میکرد با این حالا تا خود شب کار کردم دخترمم نمیخوابید گریه میکرد ولی کار کردم کله پاچه پاک کن سیرابی پاک کن ظرف بشور و کلی چیزا دیگ دیشب کمر درد داشتم پاهام درد میکرد دستام درد میکرد گوسفند قربونی کرده بودن تیکه تیکه میکردن هی یدونه یدونه می‌بردم بالا جونم در اومده بود بعد مادرشوهرم مادرش زنگ زده بود جلو خودم برگشته میگه آره اینم بچه هاش نمیزارن کار کنه از صبه سیرابی پاک میکنم کله پاچه پتک میکنم بچه هاش نزاشتن یه کمک کنه یعنی داشتم منفجر میشدم فقد منتظر موندم شوهرم بیاد تا بیام خونم شام هم آماده بود میخواست بیاره نموندم چون برگشت گفت برو تخم مرغ درست کن با برنج بخوریم منم نکردم پاشدم اومدم چون کسی ک یه تشکر نکرد اون حرفارو زد دلم نمیخواست بمونم ببخشید با حرفام سر درد شاید گرفتین ولی باید به کسی میگفتم اینو نمیتونستم تو خودم نگهدارم کسیم ندارم بگم اینجا گفتم
مامان امیرعباس مامان امیرعباس ۱۲ ماهگی