مامان ریزه میزه🌈💙 مامان ریزه میزه🌈💙 ۳ سالگی
سلام خانومهایی ک در جریان داستان من هستن،یه خلاصه میگم براتون،چندروزپیش حس کردم شوهرم که پاشده رفته تهران کمک کنه به دخترخاله م بخاطریه اتفاقی بازداشت شده بوداینم برای کمک رسانی رفته بود،متوجه شدم باهم درازتباط هستن،من خیلی حالم بد سه شب خطشو کنترل کردم و دیدم ساعت هایی ک منزل نیست وسرکازه و گاهیم نصف شب هاک من خاب هستم باهم درازتباط هستن،همش هی تحمل اوردم و کنترل کردم دیدم نه هنوزهم باهم درارتباط هستن؛خیلی روحیه م خراب شد خیلی تخریب شدم ولی همچنان شاهداین قضایا بودم،باتراپیستم حرف زدم گف تا زوده جلوشو بگیری یاب روش بیاری خیلی خوبه،بهش گفتم باهاش درازتباطی منکرشد،بعد بهش گفتم ساعت چهارصب درمورد چی حرف میزنید این همه من پشت خطتت هستم درموردچه موضوعی حرف میزنید؟منکر شد میگف تو حساسی روحیه ت حساسه درحد حدسه ،دیدم خیلی دارم خر فرض میشم،و گیر دادم بهش گفت نه حرف نمیزنیم و ارتباطی نداریم،جون دخترمو قسم خوردخیلی شکستم،شب تاصبح گریه کردم،چنتا کلیپ نمایشی برام اجرا کرد ک منو خر کنه الکی زنگ میزد دوستش میگف اونشب ساعت چهار پیامت دادم ج ندادی یا الکی زنگ میزد ب دیگران میگف مگه منو تو حرف نزدیم درمورد فلان موضوع،،،مثلا میخاست بمن ثابت کنه اگر هم نصف شب گوشیم نورش بوده داشتم بادوستم پیام بازی میکردم،،ادامه رو تو کامنت میگزارم شماره میزنم ک پشت هم بخونید،لایک کنید بالابمونه
مامان نادیا مامان نادیا ۳ سالگی
مامان موفرفری👧 مامان موفرفری👧 ۳ سالگی