مامان پارسا مامان پارسا ۳ سالگی
مامانا یه راهنمایی میکنین
من شاغلم پسرمو مامانم نگهمیداره
پسرم یه جوریه مثل هم سن و سالاش نیس خیلی مضطربه مثلا لبهاشو دائم میجوعه حرف زدن و پردازش مغزش یکم از هم سن و سالاش عقبه بدغذا هم هست اهل هیجان و بازی نیست از عید میذارمش پیش خواهرم دیگه لب جوییدنش خیلی کم شده اخلاقشم بهتر شده شوهرم گیر داده از بس کسی رو ندیده بچه دیونه شده باید بذاریمش مهد میگه مامانت به بچه استرس میده اخه مادرم دائم دنبالشه و خیلی محدود میکنه و خیلی رووش حساسه میگه مامانت بیش از حد لوسش میکنه ازینورم مهد کلا ویروسه من طاقت مریضیه بچه اموندارم خیلی خیلی داغون نیشم وقتی مریض میشه دیروزم برده بودمش دکتر از دکتر پرسیدم گفت اجتماع انقد الوده انواع ویروسه بچه من باشه نمیذارمش مهد
ازینورم شوهرم گیر داده مریض جسمی بشه بهتر از اینه پیش مادرت مریض روحی بشه
شوهرمو هم بچگیش خیلی لوس و محدودش کردن میگه نمیخام مثل خودم بار بیاد بره کمی زرنگ بودن یاد بگیره
خیلی استرس دارم مدام کابوس میبینم توو مهد اذیت میشه ازینورم شوهرم هرروز گیر میده
چیکار کنم من😔
مامان مهرگان مامان مهرگان ۳ سالگی
💕💕


‌کودک شما شبیه هیچ کودک دیگری در دنیا نیست حتا خواهر یا بردار دوقلوش!

یه بچه ای از شش ماهگی خوابش کامل شده و طول شب بیدار نمیشه  یه بچه ی دیگه در ۴ ماهگی هست و با پستونک فقط بخواب میره ...

پس بچه ها با هم فرق دارن نمیشه بگی ۶ ماهگی باید بدون اذیت خوابش ببره چون فلان کتاب گفته، نه ماهگی باید با خودش بازی کنه چون فلان جا نوشته  ، یکسالگی نباید برای بغل خواستن گریه کنه بچه فلانی بغل نمیخواد  ،،

اگه چهارسالشه نباید غر بزنه و بدغذا باشه و ... برای بچه ها در هیچ سنی "باید" وجود نداره و برعکس ، شما "باید" قبول کنید که رفتارهای بچه ها درست مطابق گفته های کتابها و روانشناسها نیست ، آنها قرار نیست شبیه هیچ فرد دیگری در جهان باشند و یه شکل باهاشون رفتار بشه و بزرگ بشن ...

قرار یه شخصیت جدید و منحصر به فرد باشند .

شما به عنوان والد فقط وظیفه دارید امنیت و ارامشش را برقرار کنید و بهش عشق بدید و باقی رو بسپارید به خودش که زندگی کند .... پس کتابت رو زمین بزار ، دست از مقایسه کردنش با دیگران بردار... 😍



@BehtarinMadareDonya
مامان محسن مامان محسن ۴ سالگی
سلام خانما دلم بدجور گرفته خواستم ازتون کمک بگیرم که اگه موردی در اطرافیان یا خودتون بوده به منم بگید من پسرم رو از دوسال و نیمی همه جور دکتری بردم روانشناس ، روان درمانگر ، روانپزشک ، آسیب شناس ، کاردرمان و گفتاردرمان هر دفعه بهم یه چز گفتن یکی گفت این بچه اوتیسم یکی گفت سندروم اسپرگر داره یکی گفت بهم ریختگی حسی داره چمیدونم حسای کف پاش و سرش کامل نیست این آخری یه مشاور بردم گفت سالمه فقط تلویزیون ، آهنگ، گوشی ، مداحی هر چی که صدا داره حذف بشه الان سه ماهه همه چی رو جمع کردم ولی دریغ از یه تغیر کوچولو پسر بزرگم همش نغ میزنه که حوصلم سررفته از خونه فراری شده نمیاد پیشم میره خونه مامانم هر کار میکنم باز این یکی نمیاد بریم اونجا بیرون رفتن رو دوست داره نه این که بریم خونه مثلا مادرم و خواهرم خیلی بدغذا شده سه ماهه خوابش بهم ریخته شبا بیداره خودم خسته شدم در طول روز همش جیغ و گریه یا مدام بغلمه یا میاد رو پشتم هر چی باهاشون بازی می‌کنم دیگه انگار نه انگار کلافه شدم از لحاظ روحی داغونم یه کلمه حرف نمیزنه همه کار کردم دیگه نمیدونم باید چیکار کنم