مامانا پسر من خیلی اذیت می‌کنه دسمو میگیره هی می‌بره این ور اون ور میگه بغل کن میریم سر کمدش هی این اسباب بازی و میخاد بهش میدم اون یکی میخاد میخاد همسو بریزم زمین وقتی هم میریزم بازی نمیکنه میرم ظرف بشورم هی پاهامو می‌کشه که بیا بشین همینطور آشپزی جا میندازیم بخابیم گریه می‌کنه پتوهارو جمع می‌کنه همش میگه آب آب میارم یه ذره میخوره بقیشو می‌ریزه رو لباس یا زمین گوشیمو نمیتونم دسم بگیرم همش میگه تلویزیون روشن کنم روشن میکنم باز میاد دنبال من و نمیزارع کارامو انجام بدم تموم پیامو چنگول میگیره بعضی وقتا هم به حرفش گوش نمیدم شروع می‌کنه به زدن من خستم کرده خیلی بدقلق شده اصلا نمیتونم زنگای واجبمو بزنم غذا هم که جدیدا نمیخوره اصلا نمیزارع راحت بشینم زمین یا دراز بکشم همش دسمو میگیره می‌کشه یا میگه بغلم کن بچرخون تو خونه

خب همه بچه ها همینن...من دایم باید تماس داشته باشم اما چون اینطوری میشه معمولا پیام میدم بعدا تماس میگیرم...بچه ها خیییییییییلیییی انگار توجه میخوان...من دخترم میخواد دائم توو شعاع ۱ متریش باشم....همش باهاش بازی کنم منم میکنم واقعا...سیراب که بشن اونم با خوشرویی آروم آروم باهات راه میان

دقیقا پسر من همینه خود خودشه
البته به غیر از زدن که گفتید
امروز دیگه می خواستم گریه کنم
کلی هم خودمو کنترل کردم سرش داد نزدم
اگر بچه یکی دیگه بود یه دل سیر میزدمش تا حالم جا بیاد
ولی چه کنیم باید تحمل کرد تا این دوره هم بگذره
من هر روز صبح میبرم میگردونمش یکم بهتر میشه امروز نبردمش بیرون دیگه داشتم کچل میشدن

وای الله اکبرانگاردخترمنه فکرمیکردم خودم تنهااینطوریم

چقدررر دختر من بود این ویژگی ها...گاهی واقعا خسته میشم و شب که میخوابه میشینم گوشه اتاقش گریه میکنم.
هیچکیم راه حل نداره!!

شاید یه چیزی اذیتش میکنه یاازیه چیزی ترسیده، باهاش حرف بزن به زبون خودش، نگو نمیفهمه برخلاف ذهنیت ماخیلی خوب هم می‌فهمن ودرک میکنن حرفمونو

دقیقا حرف دل منو زدی
امروز اینقدر خستم کرد که غروبی یه لحظه نشستم به این فکر میکردم که این روال تا کی باید ادامه داشته باشه دلم به حالم سوخت داشت گریه ام می‌گرفت
هر روز که بزرگتر میشن شلوغتر و لجبازتر میشن
فقط از خدا میخام بهمون صبر بده

بچه منم اینجوریه

دقیقاپسرمنم همینه ینی نمیتونم یه ثانیه بشینم یادرازبکشم همش دنبال بهونس

همشون همینن

هوففف چقد شبیه منی😕