به نام خدا بیشتر از دو هفتست بچمو از شیر گرفتم یعنی به معنای واقعی دیونمون کرد از بس اذیت کرد گریه و بهونه گیری و...دو سه روزه خدا رو شکر بهتر شده اماااااااا به سلامتی از دیروز بازم شروع کرده میره میخوابه میگه ممه یا لباسمو میزنه بالا میگه ممه 🤩 اینم بگم روزا رو تدریجی کم کردم بعد یه هفته یکی از سینه هامو گرفتم بعدش اون یکی رو خیلی وابسته بود نمیتونه قبول کنه

سلام _یکماه تو ترکیم_دوماه تلاش کردم ترک بده وابسته ای خواهر فقط ممه دیگه گریه میکردم_با شوهرم سر شیر دادن شد دعوامون اصلا از اون روز کامل قطع کردم و به توصیه خاله ام فلفل زدم به سینه هام _چنان از گردن وا شد نگو _الانم بعضی وقتها سینه هام میخواد و سرش می‌زاره روش اما شرف داره به اون ممه خوردن_بچه بد غذایی که نه نهار میخورد نه ماست نه گوشت_غذاش مرتب شده🥰🥰🥰🥰🥰خوابشم خیلی خیلی بهتر شده خلاصه کلام ارزش داشت نترسین ترک بدین

اینارو میخونم تن و بدنم میلرزه از تصور شیر گرفتن

به نام خدا نهایت تا دوماه باید تحمل کنی برای من که شیر خشکی بود دو ماه دیوونم کرده بود البته شیشه نمیخواستا جورای دیگ اذیت میکرد

منم ازدیشب بهش ندادم البته موهامو کراتین کردم گفت تا 24ساعت نده منم زده به سرم کامل ازشیر بگیرمش پسر منم فقط باسینه میخوابه حالا نمیدونم یدفعه کامل بگیرمش یا کم کم

اینجوری ک بدتر شد اون یدونه رو چجوری میخای بگیری

پسر من شکر خدا خییییلللللییی راحت جدا شد .
الان سه هفته س، روز اول فقط طلب میکرد

درست میشه پسرمن بعد۱ماه بازیادش میفتاد میگفت..بعدش انقدر راحت میشی میگی کاش زودترمیگرفتم

میشع بگی چجوری تو یه هفته یه سینه رو گرفتی؟چیکار کردی