پسرمن رو مادرم نگهمیداره سرکار میرم کلا از نوزادی هم خیلی به پیش مامانم بوده و الانم دوست داره کلا پیش مادرم باشه تا پیش من میگه اون مامانمه تو مهدیه ای بزور میبرم خونمون
من سر کرونا بود بچم پیش مادرم بود من کرونا داشتم تا ی مدت ازم جدا نمیشد
من پسرم ک هیچ خودمم طاقت دوری پسرمو ندارم
اینکه میگی روز خوب بوده فقط میگفته مامانم رو میخام، طفلی استرس داشته، که مامانش پیشش نیست، خب هنوز خیلی کوچیکه ، تا جایی که میتونین بهش استرس ندین،
من پسر بزرگم شده بره چند روز خونه مامانم بمونه، ۹ و نیم سالشه ، ولی کوچیکا نه، تابحال نشده شب پیششون نباشم
من پسرم خونه مامانم و مادر شوهرم التماس میکنه شبا بخوابه،شاید اونقدر باهاش بازی نمیکنن یا سرگرمش نمیکنن،پسر من چون خیلی باهاش بازی میکنن،بیرون میبرنش،کلا به حرفشن ،میمونه پیششون
من برای زایمانم طفلی بچم دوروز یک شب ندیدم همشم تو حیاط بیمارستان بود جایی نمیرفت خونه کسیم نداشتیم وقتی اومدم بیرون دیدم چشاش کاسه خونه اصلا نخوابیده بود تصور کن امروز ساعت۶صبح بچه رو بیدار کردم رفتم بیمارستان فرداش ۹شب برگشتیم خونه هروقت یادم میوفته گریم میگیره
خوب بچه هستش دیگه کوچیکه شبا به شما عادت داره. باید از قبل بهش می گفتی که شب نمی تونی بیای پیشش. یا اگر برات مقدور بود شب می بردی پیش خودت. کم کم جاش رو عوض کن دیگهپیشت نخوابه. البته الان نه هنوز می ترسه. بذار یه مدت بگذره بعد.
دو شب پیش پیشش نبودم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.