مامان اولیا شما نمیترسین؟😬 جدا از همه شوق و ذوق و قشنگیش، هفته های الان که دیگه یواش یواش داره به زایمانمون نزدیک میشه انشاله، حس عجیبی ندارید؟
من امشب ترسیدم خیلی. از مادر شدن.
از اینکه مسئولیت یه انسان دیگه گردن منه.
از اینکه دیگه تقریبا هرکاری بخوام بکنم باید قبل از خودم یه بچه رو در نظر بگیرم که نفسم بهش بنده، انواع حس های منفی و مثبت با هم بهم هجوم اوردن دارن دیوونم میکنن😑

من اصلا از مسئولیت بزرگ کردنش نمیترسم تنها ترسم ترس از زایمانه😂😂😂😂😂چون میدونم از پس بزرگ کردنش بر میام واسه همین گذاشتم زمان بگذره خودم بزرگ شم تجربم بره بالا بعد بیارم اما ترس از زایمان و نمیتونم کاریش کنم

من شبا خوابم نمیبره. یه فکرایی تو سرمه. آشفته

چرا اتفاقا بزرگ‌ترین دغدغه من تربیت و مسئولیت بچه هست قطعا هرجا کم بیارم میرم مشاوره پیش دکتر خودم

من امروز که داشتم کم کم کارای تمیر کردن اتاقِ نینی میکردم تا بریم وسایل بخریم انگار تازه فهمیدم باردارم و دارم مادر میشم ‌.از اون موقع یه حس عجیبی دارم انگار شوکه شدم

چرا منم مثه توام؛همش احساس میکنم راه سختی رو پیشرو دارم خیلی قراره سخت باشه انگار و حس میکنم خیلی احساس تنهایی و درک نشدن داره نمیدونم 🙁امیدوارم انقد که ما سخت میبینیمش‌سخت نباشه

خیلی سخته و میترسم بعضی وقتا میگم کاش همچین تصمیمی نمیگرفتم ولی سریع پشیمون میشم چون الان شده همه دنیام

من خیلی میترسم انگار اصلا هنوز اماده نیستم از هیچ لحاظی نمیدونمم باید چیکار کنم

منم روز به روز استرسم بیشتر میشه

خیلی ترسناکه من همش میترسم‌مامان خوبی نباشم براش

بجز ترس زایمان فعلا ترس دیگه ای ندارم

اگر هر کسی از زایمان میترسه نترسه چون ترس نداره من سر بچه اولیم طبیعی زایمان کردم انقدر خدا کمک میکنه بعد بچتو ببینی همه چی یادت میره به نظرم من حاملگی با این ویروسهایی که هست بدتر از زایمانه

من دیشب خیلی درد داشتم فکر میکردم انقباضه
کلی ترسیدم چون هنوز ۳۵ هفته ام😵‍💫
رفتم ان اس تی
شوهرمم انقد غرررر زد بهم
نمیفهمید اصلا حالمو استرسمو دلم میخواست خفش کنمممم

من استرس زایمان، استرس اینکه نکنه زود دنیا بیادو دارم.
و شدیدا رو تربیتش حساسم.و از اطرافیانم ک رعایت نمیکنن میترسم ک تآثیر بزارن😑

معلومه که ترس داره. منم بهش فکر میکنم میگم‌ خدایا یعنی از پسش برمیام؟ میتونم مامان خوبی براش باشم؟
من تا فهمیدم باردارم اخلاقم خیلی تغییر کرد خیلی از کارای اشتباهو گذاشتم کنار انگار خودمم دارم کنار این بچه رشد میکنم

من تربیت و اینا میترسم اولا شیر دادن رفلاکس کولیک زردی غذا دادن ازاینا میترسم

وازهمه مهم ترررر ترس زایمان😐😐