۹ پاسخ

من این کارو کردم و واااقعا تأثیر داشت .بچم خیلی. غمگین بود .شب ک خوابش برد . بهش دادم تا هر چی دلش خواست شیر بخوره ..

منکه تا یه هفته تو خواب عمیق بهش میدادم بعدش خودش دیگه بیدار نشد

بله ما بهش میگیم شیر حسرت

عزیزم تا سه شب تو خواب عمیق بده که یهویی هم از بچه گرفته نشه شیر و سینه ات هم خالی میشه

بستگی به بچه داره
پسر من زود بیدار میشه برای همین ندادم

یعنی چی همیشه یعنی هرشب بهش بدی؟!من تاسه شب توخواب عمیق بهش دادم خورد اصلا بیدارنشد

شنیدم ازگهواره
ولی ندادم
هم ترسیدم شیر،سه روز توسینه بوده
هم ترسیدم بچم صبح یادش بیاد
اخع بعد سه روز دیگه خود بچه هم یادش رفته

بله عزیزم هم سینه مادر سبک میشه هم شیر زود خشک میشه بهش میگن شیر حلالیت

من که یهو قطع کردم تموم

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
از شیر گرفتن بچه 🙂

پارت۱:

سلام به همه ی مامانا و خداقوت از بچه داری ،میخوام تجربه ی خودم از شیر گرفتن بچه رو باشماها هم در میون بزارم شاید مادری مثل من استرس از شیر گرفتن داشته باشه و یا اینکه ندونه از کجا و چجوری شروع کنه ، میخوام کامل از اولش براتون بگم🙂♥️

( بچه ی
من به سینه م به شدت وابسته بود طوری که هر نیم ساعت یه بار باید بهش شیر میدادم😕😏)
از یکماه بیشتره که تصمیم گرفتم بچه مو از شیر بگیرم روز اول تایم ظهر صبح تا ظهر رو یه وعده رو کم کردم ، روز دوم یه وعده ی دیگه رو تا یه هفته این روند کم کردن رو ادامه دادم پایان هفته که شد دیگه کامل تایم بعداز صبحانه تا ناهار بهش ندادم
هفته ی دیگه به همین روند تایم ناهار تا شام رو کم و سپس قطع کردم
این روند رو تا دو هفته ی دیگه ادامه دادم
یعنی تایم صبحانه( بعداز خواب)
ناهار قبل و بعداز خواب
شام (قبل از خواب)
اینجوری شده بود که بچه م فقط موقع خواب شیر میخواست و بدون شیر نمیتونست بخوابه!!!!
که
۴روز پیش تصمیم گرفتم اونم ترک بدم ، روز اول تایم صبح رو بهش دادم ولی ظهر نه( منظورم برای خواب ظهره) یه عالمه بی تابی کرد و خیلی خوابش میومد ولی بهش ندادم و ظهر نخوابید و خیلی گریه و بی تابی میکرد منم بردمش مغازه و براش خوراکی خریدم توی خیابون میچرخوندم ولی بچه م طفلک خسته ی خسته بود وخوابش میمومد😔🥺 ولی من مقاومت کردم
این روند تا شب ادامه دادم، شام خورد و الان موقع خوابش بود ولی نمیتونست بدون ممه بخوابه ساعت نزدیک ۱۲شب شده بود ولی از صبح نخوابیده بود و بلند بلند گریه و بی تابی میکرد منم براش با گوشی کارتونی که دوست داره گذاشتم هم نگاه میکرد و هم بی تاب بود و باز مقاومت کردم تا اینکه در حین کارتون دیدن خوابش برد🥺
مامان 🌼نرگس🌼 مامان 🌼نرگس🌼 ۲ سالگی
خانوما یه تجریه از شیر گرفتن مو بگم
اخرین بار روز چهارشنبه ظهر دادم بهش شبش بی قراری کرد چندبار از خواب بیدار شد میگفت جی جی فقط و فقط آب بهش میدادم دوبار فقط خورد بقیش تو بغلم و رو پاهام میخوابوندم فرداش سینه هام پر شده بود تو حمام زیر دوش با اب گرم خالی کردم شب دومش اصلا بیدار نشد جز یبار آب دادم فقط
فرداش که روز سوم بود صبحش گریه کرد برا جی جی منم تلخک زدم سینه ام گرفت دهنش چندتا مک زد فهمید تلخه دیگه بیخیال شد
شب سوم سینه هام پر شده بود تو خواب عمیق بهش دادم خوب خالی شد و تاصبح اصلا بیدار نشد منم دیگه سینه هام پر نشد (خیلی عجیب بود برام چرا پر نشد سینه هام از جمعه شب تا امروز )
تا ۳ روز بهانه شیر میگیره روز چهارم به بعد خیلی کم یک باری گفت جی جی فقط
الانم دیگه نگفت هیچی امروز
ولی خب چون عادت داشت زیر سینه بخابه یا بغلش میکنم میخابه یا رو پا
خلاصه راحت بود هرچند من خیلی دل نازک و احساسی بودم خیلی غصم می‌گرفت و اینکه اون چند روز اول شوهرم خونه بود خیییییلی خوب بود
اگه نبود من زود جا میزدم واقعا حتما تنها نباشین هم واسه شما هم بچه خیلی خوبه
روز سوم هم جمعه هم بردمش پارک براش اسباب بازی گرفتم 😁
خدارو شکر بخیر گذشت
.۱۴۰۳ ۸ ۹ دو سال و یک ماه و ۲۲ روزگی از شیر گرفته شد 🥲😁