#درد دل
ازوقتی که باردار بودیم نگران تشکیل قلب، و انتی و انومالی و تکون بچه و ضربان قلبو زایمان
بعدش شیرخوردن، کولیک و رفلاکس و عاروق و حساسیت به پروتئین و...
کی غلت میزنه،؟ کی میشینه؟ کی چهار دست و پا میره؟ کی وایمیسه؟ کی راه میره؟ کی دندون درمیاره؟ کی حرف میزنه؟
تا هزار و یک تا فکر و خیال دیگه
واقعا خوشبحال قدیما هرسال یه بچه میاوردن کی به این چیزا فکر میکردن؟
همشون تو هم با همون تیلیت و شیر گاو بزرگ میشدن و بازی میکردن باهم
نمیدونم ماخیلی حساسیم یا قدیمیا خیلی بیخیال؟ 🙂🤦‍♀️



پ ن :خودش سلفی گرفته😅

واقعادرسته عزیزم همه مون این دقدقه ها روداریم

گل گفتی عزیزم واقعااا

اخ گفتی حالا هی چرا بچم قدش کوتاس وزن کمه قدیم اینا کجا بود همه مگ ی قد بودن الان میگن ن این سن باید قد فلان باشه منم از بارداری همش حرصو جوش الان باز قد پسرم کمه هی خودخوری میکنم🥲

قدیمیا توکلشون ب خدا خیلی بیشتر بود
دلشون آروم میگرفت

از وقتی اومدیم گهواره حساس شدیم

ای گفتی بخدا مامانم ۴تا آورده اندازه من استرس و سختی نکشیده😞هرروز یه دغدغه

آی قربون کلامت همه رودقیق گفتی حالا ب این اضافه کن ک من این وسط ی عمل جراحی سخت هم کردم خدا بچه هامونو حفظ کنه وب همه مون قوت ونیروبده

دقیقا مامانم همیشه میگه من شماهارو با شیر گاو بزرگ کردم

آره منم الان دغدغه حرف نزدن پسرمو دارم