چقدر خستم خدایا
یوقتایی حس میکنم دارم عقلمو از دست میدم
یوقتایی از خستگی به جنون میرسم ناشکری میکنم میگم کاش بچه دار نمیشدم😣
همش دارم می‌جنگم باهاش هرچی میگم میگه نه از صبح دارم شلوار می‌شورم باهاش کیک پختم گفتم یکم باهم بازی کنیم اومدم کیک بذارم تو فر دیدم جیش کرد بعد خودش میگه وای وای جیش کردی؟؟؟
خونم عین بازار شام همیشه از بس کار میکنم خیس عرقم آخرسر خونم عین تاناکورا بهم ریخته بچم همش اذیت می‌کنه انقد بکن نکن میکنم سرم درد می‌کنه دلم میخاد فرار کنم پس کی تموم میشه هی میگم بزرگتر بشه بهتر میشه ولی بدتر میشه بدتر😖
😭دلم یوقتایی مرگ میخاد واقعاً از دست بچه م ذله شدم آخه شیطنت یه حدی داری ولی برای بچه من تمومی نداره لجبازه خیلی به حرفم گوش نمی‌ده باید صدبار یه حرف بگم همش داره آب بازی می‌کنه باید به زور بیارمش بیرون از دستشویی
کمر درد دارم وحشتناک سیاتیکم گرفته نمیتونم خم بشم😭😞خدایا بسه دیگه

۱۵ پاسخ

عزیزم 😂😂😂هممون اینجوریم

من که رفتم دکتر قرص اعصاب داد میخورم بیخیال شدم داشتم دیوونه میشدم

هممون همینیم باید صبوری کرد، هر روز ببر بیرون

عزیزم بچه ها همه همینن
وقتی میخوای بچه رو از پوشک بگیری کلا چندماه خونه رو بیخیال شو جیش کرد دعوا نکن نهایتش ی شستنه دیگه دختر من پی پی هم کرده رو فرش
خونه بهم ریخته است؟خب باشه چی میشه بهم ریخته باشه؟ کسایی که بچه کوچک دارن خونه باید بهم ریخته باشه.اصلا ریخت و پاش نباشه باید شک کرد که نکنه بچه مریضه
خونه من همیشه بهم ریخته هست همیشه که اینجوری نمیمونه آخه
اگه همش به بچه امر و نهی کنی اون لجبازی می‌کنه دختر منم همینه
میگم نکن قشنگ میاد همون کارو انجام میده..این نکن نکن گفتنا خیلی رو بچه اثر می‌ذاره کاش می تونستیم یکم خودمون رو تغییر بدیم نه دنیای بچه هارو

نگو خواهر هرروز میمیرم زنده میشم چقد منی تو از صب کار کار کار اخرشب که شوهرم از سرکار میاد باز میدان شامه خونه😭 ماترکا یه مثل داریم میگیم امدیم آنا سوتی بورنومنان گتیرر( یعنی شیرمادری که خوردم و از دماغم درمیاره) یه حرف و ۱۰۰ بار میگم لجباز حرف گوش نمیکنه فقط گریه آسیم دیگه آسی

بچه ها بیشتر توجه میخان جیغ میزنن خرب کاری میکنن مارو صدا میکنن تا بهشون توجه کنیم. بیشتر لج دخترم روبازی و غذاخوردن هست
میگه دراختیار من باش فقط بامن صحبت کن بامن بازی کنن امان از دست شوهرای غرغرو. که اینجا چرااینطوریه اونجا چرا اینطوریه

دلم میخواد یکی رو داشتم میذاشتم کنارم کلی براش غر میزدم 🥲از اذیت های دخترم براش میگفتم یکم خالی شم اگر به کسی بگم میگه ناشکری میکنی همه همینجورین🥲

دختر منم اینقدر اذیتم کرد امروز که داشتم سکته میکردم از فشار اعصاب تمام بدنم مور مور میشد با همه خوبه جز من فاتحه اعصابم میخونه به قول شما اینقدر بکن و نکن بهش کردم مغزم رد داده

وای عزیزم راه طولانی داری از الان حرص نخور من دخترم سه سال و چهار ماه دستشویی کامل گفت 😂😂😂

آییییییییییی قلبم ب درد اومد😂😂بگردم برای دلت میفهممت واقعا جهنم واقعی رو من تو این خونه تجربه کردم... فک کن از اونی ک تو داری من دوتاش رو دارم... +4 تا همخونه +دیسک کمر و گردن و تنبلی شدید تخمدان.... از درون پوکیدم از بیرون ک امروز فرداست راهی تيمارستان بشم
خدا صبرمون بده، فقط ی مادری ک پسر داره میتونه درکت کنه

عزیزم ماهممون فک میکنیم که بچمون شیطون تره لجبازتره،ولی باور کن هشتاددرصدشون همبنن شاید بعضی بچه ها یه کم ارومترو حرف گوش کن ترباشن ولی بیشترشون همینن.منم مث شماهمیشه دوس دارم خونم مرتب باشه مث قبل باارامش غذا درس کنم به خودم برسم بیرون برم ولی هیچکدومش نمیشه همیشه همه چی هول هولیه😂 انقددیگه سرهرچیزی انرژی میزارم مثلایه کار سی دقیقه ای دوساعت طول میکشه.ولی خب بچن دیگه شیرینم هستن دیگه خدایی،منکه خودم همش دنبال راه حل های مختلفم که بتونم تااونجاییکه میتونم سرگرم بشه خودش بازی کنه تا منم یکم ریکاوری کنم.ولی واقعادرکت میکنم خیلی مامان بودن مخصوصا تواین سن بچه هاسخته خدابهت قوت و صبروارامش بده همچنین به خودم☺

من که یکی دوسال و نیم‌دارم یکیم تو شکم باید بیشتر غر بزنم پس صبوری کن این روزام تموم میشه و دلتنگش میشی وقتی پسرت با دوستاش باشه دیگه خونه نیاد ازدواج کنه🥲

فکر کنم مامانایی که پسر بچه دارن همه عین همن 🤦🏼‍♀️

چقدتو منی،تازع من دوتادارم وشوهرم بشدت رواعصابمه وغرمیزنه خونه نامرتبه فلانه

وای وای جیش کردی ؟؟؟😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
سلام دوستان خوبین
واقعا من دیگه نمیکشم از دست پسرم صبح ساعت ۷ که بیدار میشه تا ۹-۱۰ فقط فقط اذیت میکنه فقط بهونه میگیره وفقط کفرمنو درمیاره اعصاب برام نزاشته هیچ به حرفم گوش نمیدع خیلی خیلی شیطون شدع حرفای زشت میزنه میگم نگو بدتر تکرار میکنه چن باز زدمش بلکه دیگه ندع بدتر میکنه دیگه نمیکشم بخدا داغونم از دست یا باید گوشی دستش باشه یا تا میتونه اذیت کنه درکمدا بازی میکنه لباسا میریزه بیرون دریخچال باز میکنه تلوزیونو هی خاموش روشن میکنه اخه من چیکارش کنم دم اذان میخاستم نماز بخونم اینقدر ورجه وورجه کرد نفهمیدم چی گفتم مدام میخاد بیرون باشه همش لباساشو خیس میکنه گریه که عوض کن حتا یه قطره اب بریزه رو لباسش باید عوض کنم وگرن گریه گریه مغز داره از دست کاراش سوت میکنه حبوبات رو میاره میرزه تو خونه یه ثانیه من نمتونم نفس راحت بکشم مامان اب مامان اب الکی میگه اب میارم یه قلوپ میخوره بقیه شو میریزه تو خونه یا کلا میگه دستشویی دستشویی واقعا کم اوردم با اسباب بازیاش بازی نمکنه تلوزیون نگاه نمکنه با وسایل برقی کار داره فقط هرلباسی که خودش انتخاب میکنه باید بپوشه هرچی میگم این لباسه نوعه داره کوچیک میشه بپوش گریه که نمخوام واقعا نمیدونم چیکار کنم شما اگه تجربه چیزی دارین منو راهنمایی کنید چیکار کنم اگه پیچ درمورد تربیت صحیح فرزند داریم برام ایدی شو بزارید ممنون از پاسخ گویی تون